#داستان_آموزنده
🔆توجه پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) به بيماران دور افتاده
در روايت آمده : رسول خدا(صل الله علیه وآله و سلم ) با جمعى از اصحاب خود، در خانه اش غذا مى خوردند، سائلى معول و فلج به در خانه آنحضرت آمد، پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) به او اجازه ورود داد، وقتى وارد شد چون نمى توانست بنشيند، پيامبر (ص ) او را روى زانوى خود نشاند و نگهداشت و سپس به او فرمود: از غذا بخور.
مردى از قريش كه در مجلس حاضر بود، از ديدن اين بيمار مفلوك ، اظهار تنفّر و انزجار كرد، مدتى نگذشت كه همين قريشى مغرور به همين درد، مبتلا شد و جان سپرد.
نيز نقل شده : پيامبر ( صل الله علیه وآله و سلم) غذا مى خورد، در اين هنگام ، سياه چهره اى كه بيمارى آبله گرفته بود، و پوست زخمهاى آبله بدنش جدا شده بود، به حضور رسول اكرم (صل الله علیه وآله و سلم ) آمد، او نزد هر شخصى مى نشست ، آن شخص از نزد او برمى خواست و به كنار مى رفت .
پيامبر (صل الله علیه وآله و سلم ) برخاست و او را در بغل دست خود نشاند و احترام شايانى به او نمود بهتر آن است كه اين داستان را با شعر ذيل پايان دهم :
من روى نديدم بهمه كشور خوبى
كه خوبتر از طلعت زيباى تو باشد
📚داستان دوستان، جلد دوم، محمد محمدى اشتهاردى
📚