🔰 فلسطین و مسئله‌ی تشیّع! ✍️ علیرضا ملااحمدی ❓آیا شهدای فلسطینی در مبارزه با حقیقتاً «شهید» هستند؟ 🔺 این یکی از پرسشهای این روزهای ما شیعیان است. از منظر برخی دغدغه‌مندان مسئله‌ی فلسطین این سؤال چندان جای طرح نداشته باشد. امّا واقعیّت اینست که بخصوص برای ما شیعیان ایرانی که همواره دوگانه‌ی سنّی – شیعه برایمان برجسته بوده و حتّی بسیاری از جریان‌های فرهنگی و علمیِ تمدّن اسلامی‌مان را هم با همین معیار سنجیده‌ایم (که به نظرم چندان معیار دقیقی نیست. بگذریم.) ▪️ امروز هم از طرفی عواطف انسان‌دوستانه ما را وامیدارد به اینکه در موضع حمایت تمام‌قد از «فلسطین» برآییم و از دیگرسو با این خط‌کش، نمیدانیم این حمایت و ایستادگی را دقیقاً چگونه با معارف دینی تطبیق دهیم؟ 🔹 بخاطر همین یا تلاش میکنیم مسئله را از موضعی «فرادینی» مطرح کنیم و مردم فلسطین را از آنجهت که «انسان» هستند مطرح کنیم، یا مسئله را با «قدس شریف» و «قبلۀ اوّل مسلمین» گره میزنیم و موضوع اصلی را بیش از مردمان فلسطین با مکان مقدّسی که محل زندگی‌شان گره میزنیم و از آن به «جنگ اسلام و یهود» تعبیر میکنیم! یا اینکه سعی میکنیم آنها را یک‌جور «ارادتمند به اهل‌بیت علیهم‌السلام» و حتی بعضاً «شیعۀ اهل تقیّه» معرّفی کنیم! 📍امّا به نظر میرسد هیچیک از اینها -گرچه مفید، امّا- راه‌گشا نیستند. برای پاسخ به این مسئله، از دو منظر میتوان موضوع را پی گرفت: ☑️ یک: تقابل تمدّنیِ شیعه این یک حقیقت غیرقابل‌انکار است که امروز فلسطین نقطۀ مرزی و خطّ‌مقدّمِ تقابل تمدّنیِ انقلاب اسلامی با تمدّن غرب است. از روز آغازین ، هم مقامات اسرائیل و سیاستمداران غربی اوّلین انگشت اتهام را به سمت جمهوری اسلامی نشانه رفتند و هم نگاهِ افکار عمومی جهان اسلام به رهبر شیعۀ ما (بخصوص آخرین سخنرانی ایشان) معطوف شد. 🔺 این یعنی مردم و -خواسته یا ناخواسته- در حال ایفای نقش در جبهۀ تمدّنیِ انقلاب اسلامی به‌مثابه یک انقلابِ کاملاً شیعی است. بنابراین نبرد فلسطین در نهایت به نفع حاکمیّت و امّت شیعه تمام خواهدشد. 📌 از این منظر، شهدای فلسطینی در واقع شهدای گفتمان تمدّنیِ انقلاب اسلامی‌اند و لذا «مجاهد فی سبیل الله» هستند و بالتبع مرگ‌شان نیز حقیقتاً «شهادت» است و جمهوری اسلامی هم باید از آنان تمام‌قد حمایت کند. ⛔️ البته جمهوری اسلامی در گفتمان تمدّنی‌اش هیچ‌گاه تأکید بر «تشیّع» ندارد و هوشمندی‌اش اینست که همواره سعی کرده بر اساس معارف ناب قرآنی سخن بگوید تا گفتمانش -که برآمده از معارف ناب قرآنی است- گسترش یابد. لذا لزومی ندارد در مواجهه با اهل‌سنّت بر این بُعدِ ماجرا تأکید و تصریح شود تا حسّاسیت ایشان را برانگیزد. امّا بالأخره واقعیّتی است که دیگر خود تحلیلگران اهل‌سنّت هم انکارش نمیکنند. 📝 منظرگاهِ دوّم که قدری عمیق‌تر است را ان‌شاءالله در یادداشتی جداگانه توضیح میدهم. @Maktabkhaaneh