⛔️ چرا «پزشکیان» نه؟
❌ دولتِ پزشکیان یعنی فاجعهبارترین آیندۀ ممکن
✍️ علیرضا ملااحمدی
در این یادداشت فارغ از دلایل أصلح بودنِ جلیلی، فقط میخواهم دلایل بیصلاحیتیِ پزشکیان را بیان کنم.
1️⃣ ضعف شخصیّت
اوّلین پیششرط یک رئیسجمهور بعنوان مهمترین مدیریت اجراییِ کشور، اینست که از قِوام شخصیّتیِ درست و مطلوبی برخوردار باشد. پزشکیان به طرز عجیبی از جهات مختلف دچار ضعف است:
▪️بیثباتیِ روانی
دو مناظرۀ آخر به خوبی نشان داد که پزشکیان در مواجهه با کمترین چالش قافیه را میبازد و نمیتواند رفتار و گفتارش را درست مدیریت کند و تبدیل به یک انسان لُمپَن میشود. چنین شخصی اگر با چالشهای بزرگی که کشوری چون ایرانِ عزیز به دلایل مختلف با آنها روبروست مواجه شود، قطعاً نخواهد توانست در قامت یک مدیر توانمند ظاهر شود و همین باعث میشود چالش عمیقتر در گسترۀ یک کشور میشود!
▪️ بیثباتیِ فکری
پزشکیان بارها حرفی که قبلاً گفته بود را تکذیب کرد و بعد که نتوانست انکار کند، سعی کرد توجیهش کند. (در مورد مسائل مهمّی همچون: گرانی بنزین، یارانه، واردات ماشین، اصلاحاتیبودن و...) این یعنی این آدم
هیچ ثبات فکری ندارد و هر روز ممکن است یک نظر و دیدگاه متضادّ با قبل داشته باشد. ناگفته پیداست که چنین چیزی برای رئیسجمهور یک مملکت -بخصوص ایران که تضارب آراء در آن بسیار بالاست- چقدر خطرناک است.
▪️انفعال در برابر اطرافیان و فقدان استقلال
حالا دیگر واضح شده که پزشکیان هیچ استقلال فکری از خودش ندارد و دائم منتظر است تا دیگران حرفها و برنامهها را برایش دیکته کنند. انقدر این موضوع رسوا شده که خودش در میان طرفدارانش صدا به اعتراض گشود که «برای مناظره هرکس میاد یه چیزی رو میگه که بگو، بعد هم میاد دعوا میکنه که چرا نگفتی!!» تصوّر کنید یک شخص چقدر باید منفعل و ضعیف باشد که همۀ اطرافیانش اجازه داشته باشند حرفهایی را به او دیکته کنند و تازه بعد هم اعتراض! همین کافیست تا تصدیق کنیم چنین کسی چقدر میتواند برای مدیریّت کشور خسارتبار باشد.
2️⃣ بحرانِ بیدولتی
پزشکیان -خودش مستقل از مشاورانش- حتی یک ایده و طرح کلان و رویکرد و جهتگیری کلّی هم ندارد! هنوز هیچی نشده، اختلافنظر میان او و اعضای ستادش (کابینۀ آیندهاش) بیداد میکند؛ چه برسد به اینکه وارد مدیریت دولت شود! درواقع او از درون پوک است و این جز بحران ثمرهای برای کشور نخواهد داشت.
3️⃣ ناکجاآباد با «بیبرنامگی»
پزشکیان حتی یک خط برنامۀ بد هم ندارد! گرچه برای اینکه کم نیاورد، سعی کرد لزومِ «برنامه داشتن» را نفی کند؛ امّا کیست که نداند حتّی برای مدیریت یک مجموعۀ اداریِ کوچک (که قوانین و راهبردها و اهدافش از قبل مشخص شده) برنامه لازم است وگرنه هرکس و ناکسی میتوانست مدیرِ هر مجموعۀ کوچک و بزرگی بشود!
🔹 قوانین و اهدافِ تعیینشده در آن، مدیر را از برنامه بینیاز نمیکنند؛ زیرا برنامه آن چیزی است که توضیح میدهد «چگونه» میتوان در چارچوبِ این قوانین مشخص، به اهدافِ تعیینشده برسد. وقتی
کسی برنامه نداشته باشد، یعنی نه میتواند در چارچوبِ قوانین حرکت کند و نه اصلاً قرار است به اهداف برسد! این یعنی ناکجاآباد!
🔸 تکرار ملالآورِ کلمۀ «کارشناس» بجای ارائهی برنامه هم بیش از روزنۀ امید، ترسناک است! چون وقتی یک شخصِ فاقد استقلال فکری و مدیریتی و بدون هیچ ایده و طرح کلان برای حکمرانی، میخواهد به کارشناس مراجعه کند، قطعاً اعضای تیم کارشناسیاش را اطرافیانش (صاحبان ثروت و قدرت که پشت او قایم شده اند) هستند که تعیین میکنند و آن تیم کارشناسی هم دقیقاً همان چیزی را به او دیکته خواهد کرد که اطرافیان اراده کرده باشند. این یعنی استمرار همان فسادها و فجایع اقتصادی و سیاسی و مدیریتی که در سالهای قبل شاهدش بودهایم.
▪️«اجماع کارشناسها» هم یک دروغ بزرگ است! هیچ موضوع عینی و مصداقی وجود ندارد که حقیقتاً مجموع کارشناسهای یک رشته و تخصص بر راهحلّ آن «اجماع» داشته باشند.
⛔️ نتیجه: بحرانیترین دولت
مجموع اینها یعنی در صورت رأی آوردنِ پزشکیان، ما بدترین و فاجعهبارترین ریاست جمهوریِ 45 سال گذشته را تجربه خواهیم کرد و حتی این احتمال قوی وجود دارد که به خاطر همین دلایلی که توضیح دادم، پزشکیان نتواند تا پایان چهار سال ریاست جمهوری دوام بیاورد و پس از مدّتی، یا استیضاح شده و از ریاست جمهوری خلع میشود و یا استعفاء میدهد و خودش را از این بار سنگین رها خواهد کرد.
حتی اگر این اتّفاق نیفتد هم، بر اساس دلایل بالا با اطمینان میتوان گفت که ایرانِ با پزشکیان، تلخترین آیندۀ ممکن را تجربه خواهد کرد.
@Maktabkhaaneh