♻️ یک مقاله بسیار زیبا و خواندنی
درباره زیارت اربعین حسینی(ع)
🔹قسمت دوم
🔰 گزارش خبرنگار روزنامه ایندی پندنت با تیتر:
«بزرگترین حرکت زیارتی جهان که شما هرگز چیزی از آن نشنیدهاید!»
در میان افراد بیشماری که تحت تاثیر این مراسم خاص بودند، جوانی استرالیایی بود که چندین سال پیش با او ملاقات داشتم و بهتازگی اسلام آورده بود. واضح است که کسی بهراحتی دینش را تغییر نمیدهد. بنابراین، وقتی از او جویا شدم، گفت که همه چیز از سال 2003 شروع شد.
جوان گفت: یک شب، همانطور که صحنهای از حرکت میلیونها نفر به سمت شهر کربلا را در خبرها مشاهده میکرد، با اسم فردی مواجه شد که هیچگاه آن را نشنیده بود: «حسین». برای اولین بار در دهههای گذشته و در یک رخدادی که در سرتاسر جهان به تصویر کشیده میشد، جهان توانسته بود شمهای از حرکتی را ببیند که پیشتر در عراق ممنوع شده بود.
وقتی که رژیم بعثی و سنی در عراق سقوط کرد، بینندگان غربی مشتاق بودند که ببینند عراقیهایی که هماکنون از دست کنترل دیکتاتور خلاص شده اند، چه عکسالعملی خواهند داشت. «جمهوری وحشت» سقوط کرده بود. آن جوان استرالیایی میگفت که دائم از خودش میپرسید که کربلا کجاست و چرا همه رو به سوی آن دارند؟ حسین کیست که چنین شوری به پا کرده که مردمان بعد از چهارده قرن برای عزای او میآیند؟
آنچه او در یک گزارش شصت ثانیهای دیده بود تکاندهنده بود؛ زیرا این تصویر بر خلاف آن چیزی بود که قبلا دیده بود. پیوند قویای باعث شده بود که مردمان مانند برادههایی باشند که هرچه به مغناطیس لامَفَرّ حسینی نزدیک میشوند، تجمعشان بیشتر شود.
آن جوان استرالیایی گفت: اگر میخواهید یک دین حی و حیاتبخش را ببینید، به کربلا بیایید. چهطور مردی که 1396 سال پیش کشته شده است اینچنین حی و حاضر است که میلیون ها نفر مصیبت او را مصیبت خود میدانند؟
بعید است که آدمها وارد نزاعی شوند که دغدغه شخصیای نسبت به آن نداشته باشند. از سوی دیگر، اگر احساس کنید که کسی به خاطر آزادی شما، حق برخورد عادلانه با شما و حق زندگی باشرافت شما جنگیده است، احساس میکنید که علاقهی زیادی به او دارید و دلبسته او هستید تا آن جا که بعید نیست که به باورها و عقاید او روی بیاورید و تغییر دین یا مذهب بدهید.
مسلمانان حسین نوه محمد، پیامبر اسلام، را سیدالشهدا مینامند. او از بیعت با خلیفه نابکار، یزید، سرتافت و در کربلا و در روز عاشورا کشته شد. او و خانوادهاش در صحرا با لشگر سیهزار نفره محاصره شدند و از آب و غذا محروم شدند و نهایتاً سر از تنشان جدا کردند و تنشان زیر سم اسبان رفت.
ادوارد گیبون، مورخ انگلیسی، مینویسد: «داستان تراژیک مرگ حسین، احساسات هر خواننده دلسنگی را نیز تحریک میکند».
از آن روز به بعد، شیعیان در روز عاشورا و روز اربعین، در رثای حسین عزاداری می کنند. در بسیاری از سنت های اسلامی، عزاداری چهل روزه مرسوم است.
من به کربلا، شهر اجدادیم، سفر کردم تا بفهمم که چرا این شهر اینقدر همگان را از خود بیخود میکند. مشاهده کردم که حتی بزرگترین لنزهای دوربینها هم برای به تصویر کشیدن روح این اجتماع پرجوش و خروش اما آرام و ایمن کوچک اند.
انبوهی از مردان، زنان (غالباً با حجاب مشکی) و کودکان از این کران تا آن کران را پر کردهاند. جمعیت آنقدر زیاد است که صدها مایل را بند آوردهاند.
فاصلهی 425 مایلی میان شهر بندری بصره تا کربلا مسیری طولانی است که معمولاً با ماشین طی میشود اما بهطور خارقالعادهای در این مراسم، افراد با پای پیاده آن را میگذرانند.
دو هفته کامل طول میکشد تا زائران این مسیر را طی کنند. آدمها با سنهای مختلف زیر آفتاب سوزان روز و سرمای استخوانسوز شب این مسیر را پیاده میروند. آنها از میان مسیرهای ناهموار و از دل نقاط تمرکز تروریستها و از نقاط خطرناک عبور میکنند.
زائران حتی سازوبرگهای اولیه را با خود ندارند و تنها وسایل کمی همراه با عشق آتشینشان به «مولا» حسین را با خود میآورند. پرچمها و بنرها مقصود این سفرشان را به آنها یادآوری میکند:
جان بعد از حسین بیارزش است
مرگ و زندگیم یکسان است
رواست که مرا مجنون بخوانند
این پیام شعری حماسی است که عباس، برادر حسین و فرمانده معتمد او، خوانده است. عباس نیز در نبرد کربلا در سال 680 میلادی آن هنگامی که تلاش میکرد برای برادرزادگان و خواهرزادگانش آب بیاورد، کشته شد. میزان امنیتی که در عراق وجود دارد و آن را سرخط خبرهای جهانی کرده است، جای شکی نمیگذارد که این عبارت یک عبارت اصیل به تمام معناست.
🔸ادامه در پست بعدی🔸
👈پاسخبهشبهاتفــجازی👇
🆔
@shobhe_shenasi