📣📣رمانی جذاب و آموزنده برای دخترهای نوجوون
🌱
#قسمت_سی_پنجم
با ترس گفتم ولم کن ...😰😰😰
دختر حرف گوش کنی باش ... بزارم بری
توف کردم تو صورتش ...
دستشو انداخت به مقنعم
همچین کشید که مقنعه افتاد رو گردنم
ناخنش پوست صورتمو خراشید گریه ام گرفته بود
😭😭😭😭
دستمو دراز کردم کیفو از روی مبل برداشتم با تمام نیرو کوبیدم تو صورتش
👜👜👜👜👜👜
که سگک کیف همچین خورد به چشمش که نشست زمین ...
دختریه وحشی کووورم کردی اااااخ
منم سریع دوییدم طرف در و زدم بیرون
پله هارو دوتا سه تا رد میکردم
کم مونده بود با مخ بیام زمین
😰😰😰😰
👁👁👁
🔖 &ادامه این داستان جذاب رو در کانال دنبال کنید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/537985108C8df2475e4e
کانال رمانهای ستاره ای🌟🌟👆👆👆