💐💐💐 از اسحاق بن عمار روایت شده که گفت امام صادق علیه‌السلام به من گفت : من بستر پدرم را آماده می کردم منتظرش می بودم تا بیاید هنگامی که آرام می گرفت در بسترش و می خوابید ، به سوی بستر خودم می رفتم. یک شب دیر کرد پس دنبالش ، رفتم مسجد و آن وقتی بود که مردم آرام گرفته بودند ، او در مسجد در حال سجده بود و در مسجد کسی غیر او نبود پس ناله اش را شنیدم که می گفت: پاک و منزهی تو خدای من ، تو به درستی به درستی که پروردگار منی ، برای تو ای پروردگارم سجده ی عبودیت و بندگی کرده ام ، خدایا همانا عمل من ضعیف است پس برای من آن را دو چندان کن. خدایا عذابت را از من نگاه دار در روزی که بندگانت را بر می انگیزانی و به من برگرد که تو همان توبه پذیر مهربانی. کافی ج ۲ ص ۳۲۳ @maktubateman