زیارت عرفه و عید قربان ( همراه بردن بچه ی کوچک ) قسمت اول حتماً بخوانید الحمدلله قسمت شد امسال هم روز عرفه باشم ، انگار هر مناسبتی کربلا حال و هوای خودش را دارد و هیچ موقع ایام زیارتی مثل هم نیست و هر کدام حال مخصوص خودش رو داره مثلا حال و هوای اربعین مثل عاشورا نمیشه. هر زیارت فاز خودشو داره اونقدر فضای روز عرفه برام آشنا بود که احساس کردم اگر من نمی دونستم امروز ، عرفه است و کربلا می اومدم از حال و هوایش می فهمیدم که عرفه است دقیقاً مثل پارسال بود. براتون از هوای بسیار گرمش بگم ؟ یا از پیدا نشدن سایه ؟ از وفور و‌ فراوانی آب خنک بگم یا حس و حال عالی دعا در بین الحرمین ؟ وقتی با خانواده به کربلا رسیدیم چون اکثراً همراهان من کم سن و سال هستند طبیعتاً باید یک جای مناسب براشون پیدا کنم تا از گرما رنج نبینند. حالا اینکه چرا من تو این گرما بچه ها رو حتی نوزاد رو با خودم می برم ؟ سؤالی است که ۱۴۰۰ سال پیش هم از سید الشهداء علیه‌السلام پرسیدند که ظاهراً به حسب قواعد عرفی و منطقی پاسخی ندارد. یکی از چیزهایی که فهمیدم اینه که راه کربلا راه ابتلائات است راه کربلا راه خانواده است سیر توحیدی ای که امام حسین علیه‌السلام نشان دادند ، در همراه کردن خانواده اش بود و اصلا اگر خانواده و زن و بچه رو از کربلا حذف کنیم ، قصه اینطوری که الآن هست نمی شد. من خودم قبلا‌ ایام اربعین که می شد تنها می رفتم چون فکر می کردم در آن شلوغی و گرما و کمی امکانات صحیح نباشد بچه و زن باردار رو برد، ولی وقتی همراه کردن آنان رو تجربه کردم فهمیدم آن نگاه چقدر غلط بوده. خیلی ها از ما عکس می گرفتند به عنوان یک سند برای کسانی که می گویند کربلا جای زن و بچه نیست و از آن طرف هم خیلی ها بودند که بچه ی نوزادِ بغل من را که می دیدند با نگاه تند و گاهی با زبان تیز شکایت می کردند که چرا این طفل معصوم رو‌ آوردی ؟ وقتی صورت بچه هایم از حرارت آفتاب سوخت و جایی برای ماندن پیدا نمی شد ته دلم مثل همیشه آقا رو صدا کردم و خواستم کمکی کند که همان موقع با هتلی بسیار مجلل مواجه شدیم که در حال برگزاری دعای عرفه بودند و وقتی وارد لابی هتل شدیم باد خنکی به صورتمان خورد و استقبال گرمی از ما کردند و خواستند آنجا بمانیم. وقتی زن و بچه رو آنجا که خیلی خنک و تر و تمیز بود مستقر کردم و خیالم از اونا راحت شد به طرف بین الحرمین رفتم تا دعا رو همون جوری که می خوام زیر آفتاب بخونم. آدم اگه خودش زیر آفتاب باشه اونقدر اذیت نمیشه اما اگر بچه همراهت باشه تمام فکر و ذکرت اینه که برای اونا کاری کنی و وقتی خیالت از اونا راحت میشه دیگه بقیه اش ملالی نیست. همین چیزی که مصیبت امام حسین سلام الله علیه رو پر رنگ می کند حضور خانواده یشان بود. و به همین مطلب در زیارت ناحیه ی مقدسه اشاره شده به این مضمون که : وقتی حضرت در گودی قتلگاه نفس های آخر را می کشید با گوشه ی چشم به طرف خیمه ها نگاه می کرد و ... 😭 فاصله ی هتل تا حرم همه اش با این فکر گریه می کردم و همه اش به آقا می گفتم دشوار ترین موضوعی که برای شما وجود داشت همین زن و بچه بودند که اگر این ها نبودند دغدغه ی شما خیلی کم تر می شد. ادامه دارد... محل اظهار نظر @maktubateman