ادامه از پست قبلی 👆 زیارت عرفه و عید قربان تو و کرمت قسمت پنجم خلاصه خانم که نماز را خواند آمد و چند تا از بچه ها رو دادم به ایشون و با دو تا شون آمدم برای زیارت و نماز. با هزار بدبختی تونستم داخل بین الحرمین بشم تا در نماز شرکت کنم ، وقتی در صف قرار گرفتم گلاب به روتون دل پیچه ای آمد سراغم 😢 اگر می خواستم برای تجدید وضو از صف خارج شم حتماً این نماز رو هم از دست می دادم. و باید برای نماز سوم آماده می شدم.‌ ( چون در بین الحرمین سه بار نماز عید خوانده می شود ) خلاصه با سختی وضویم را کنترل کردم 🙈 تا نماز شروع شود ، چشمتان روز بعد نبیند امام جماعتی که به ما افتاد آنقدر دعای قنوت ها را آهسته و شمرده و با طمأنینه می خواند که آدم دوست داشت گردنش را بشکند 😐 دو تا از قنوت ها از رکعت اول که تمام شد یک دفعه دیدم همه ی صف های جلو با سرعت رفتند جلو تر یعنی اتصال صفوف جوری شد که هر چی نگاه کردم دیدم به هیچ جا وصل نیستم 😅✌️ حالا اینجا این ایراد به خادم ها وارد بود که چرا از همون اول صف ها را مرتب نکردند که وسط نماز ، صف یک باره بهم نخورد. ما هم نماز را بالاجبار بر هم زدیم و رفتیم به اتصال جدید پیوستیم. در رکعت دوم متوجه شدم صدای امام جماعت خیلی مرتعش شده معلوم بود که امام جماعت طاقتش تمام شده و نمی‌تونه نماز رو ادامه بده ، جونم براتون بگه اگر اشتباه نکنم دو تا قنوت از رکعت دوم را نخواند و به رکوع رفت. 🤒 منم که دیدم تکبیر ها و قنوت ها کامل نشده خودم خیلی سریع تکمیل کردم و نماز رو‌ ادامه دادم. بعد از نماز چند نفر آمدند گفتند الشیخ اَتعب یعنی شیخ خسته شد ، تکلیف نماز چی میشه ؟ واقعاً حق داشتند یک نفر آدم نماز این همه آدم رو خراب کرده بود آخه کسی نبود بگه بابات خوب ننه ات خوب تو که از پسش بر نمیای چرا رکعت اول اینقدر قنوت رو‌ طولانی کردی که رکعت دوم کم بیاری ؟ حالا من اگر می خواستم صبر کنم با جماعت سوم نمازم رو دوباره بخونم چند تا محذوریت داشتم یکی که مجدداً قابل ذکر نیست یکی هم زن و بچه است که منتظر من هستند. 😵‍💫 خلاصه بیخیال نماز شدم و گفتم خدایا این نماز من رو با همین لباس استفراغی و آب جوبی و وضوی زوری و قنوت اونجوری و صف به هم خورده رو قبول کن 🤯☹️ خلاصه به دل ما نچسبید نمی دونم دیگه چی برامون ثبت شد ، امید به کرمش ادامه دارد ولی دیگه خسته شدم... محل اظهار نظر @maktubateman