دُر یتیم  امروز عسکری ز جهان دیده بسته است  قلب جهان و قطب زمان، دل شکسته است  آن حجّت خدای ز بیداد معتصم پیوند زندگانیش از هم گسسته است  صاحب عزاست صاحب عصر، اندرین عزا روحش به چار سالگی از کینه خسته است  بر چهره امام زمان، آن دُر یتیم از باد ظلم گرد یتیمی نشسته است  در خانه ای که مرکز اندوه و ماتم است دشمن کمر به غارت آن خانه بسته است  از لطف آن که نار کند بَرْد بر خلیل صاحب زمان ز آتش بیداد رسته است  اندر بقیع و سامره و کربلا و طوس گل های فاطمه بنگر دسته دسته است[1] سید رضا مؤید