تربیت دینی جلسه سوم - 1388/05/07   گستره ی تربیت دینی کجاست؟ تعریف تربیت دینی اثرگذار بر دیگران، برای رشد است. تربیت به این معنا نخواهد بود که یک کسی رشد دیگران را بعهده بگیرد و یا صاحب رشد دیگران بشود. رابطه را در تربیت دینی یک رابطه ی آزادتر تلقی کردیم. انسانها به زیبایی از کنار هم عبور می کنند مانند گلی که بوی خوشش را به مشام همه می رساند. اینگونه تاثیر گذاری در دیگران بکنند. معنی تربیت دینی را اگر این بگیریم، گستره ی تربیت دینی فقط در خانه و مدرسه محدود نخواهد شد. همه با هم کار تربیتی می کنند. شما یک لباسی می پوشید. فردی میگوید: چقدر این قشنگ است. چقدر به شما می آید. این را از کجا خریدی؟ این روی شما تاثیر می گذارد. نگاه دیگران روی شما تاثیرگذار است که دفعه دیگر چه لباسی بپوشید. یا وقتی دیگران درباره ی زندگی شما نظر می دهند، روی شما تاثیر می گذارند. یا از زندگی خودشان برای شما حرف می زنند و یک حادثه ی کوچک را خیلی بزرگ می کنند تا از دیگران کم نیاورند و روی دیگران تاثیر بگذارند. این تاثیرها وقتی ماندگار می شود و زیاد میشود و پشت سرهم می شود، اسمش تاثیر تربیتی است نه فقط تاثیر تبلیغی. بعضی افراد در یک لحظاتی خیلی آمادگی برای گرفتن پیامی از کسی یا از اطرافیان خودشان دارند. اگر آن لحظه یک پیام بد بفرستی و تاثیر بد تربیتی بگذارد، شما پیش خدا مسئولیت خواهید داشت. روز قیامت علاوه بر جواب خودت باید جواب او را هم بدهی. و می گویید: من نمیخواستم رویش تاثیر بگذارم، او در اوج آمادگی تاثیر پذیری بود. انسانها در هنگام عبور و مرور ساده و از کنا ر هم رد شدن، تاثیر تربیتی روی هم نمی گذارند. فوقش تاثیر تبلیغی می گذارند. حالا ما چکار کنیم؟ بعضی انسانها آمادگی شان برای تاثیر پذیری بالا است. کما اینکه بعضی مواقع انسانها تاثیر پذیری شان کم است. درگیر مسئله ی درونی هستند و پای منبری هم بنشینند تاثیر نمی پذیرند. ولی ما همه جا در حال تاثیر گذاری بر روی یکدیگر در هستیم. شما تربیت را از یک محیط بسته و از یک رابطه ی دو طرفه ی محکم خارج کنید و در روابط آزادتر قرار بدهید. آن موقع خواهید دید که تربیت گستره ی وسیعی دارد. روایت می فرماید: مومنین به گردن هم حق پیدا می کنند. باید روز قیامت این حقی که گردن همدیگر پیدا کرده اند را پاسخ بدهند. یعنی تسویه حساب خودشان که انجام شد، حالا باید ببینند دین دیگران را هم ادا کردی یا نه؟ مثلاً چه کسی گردن ما حق پیدا می کند. فرمود: حداقل کسی که گردن شما حق پیدا می کند کسی است که چهل قدم با او راه رفته اید. روز قیامت سوال می کنند که حق او را ادا کردی یا نه؟ حالا ببینید در این عبور و مرورهایی که با هم داریم، دوست و یا همکار، چقدر باید دقت داشته باشیم. این فضا انسان را از حصار تن خودیت بیرون می آورد، وقتی حصار تنگ غم ها و افسردگی ها افزایش پیدا می کنند عصبانی شدن ها و خیلی مسائل پیش می آید. کافی است انسان در یک فضای قشنگی، فکر تاثیر گذاری بر دیگران هم باشد و هرکس خودش را مربی حساب بکند. انسانهایی که خیلی به خودشان مطمئن هستند و نمی خواهند تاثیر بپذیرند، اتفاقاً از یک جاهایی و از یک کسانی تاثیراتی می پذیرند که اصلاً به آنها نمی آید و خیلی هم ضرر خواهند کرد. مثل کسی که خواستگاران دخترشان را رد می کنند و بعد به بدترین آنها جواب مثبت می دهند. در افکار عمومی هم این موضوع هست و حکمتی هم پشت آن هست. کسانی که به سادگی از هر کسی الهام نمی گیرند، یک جاهایی توسط کسانی که خیلی از آنها ضعیف تر هستند تاثیرات وحشتناکی می پذیرند و ناخود آگاه این کار را میکنند. لذا سفت بودن در تاثیر نپذیرفتن خیلی بد است. حالا ریشه ی رِوایی و دینی آن را عرض بکنم. وقتی در دین ما می فرماید: در هر نگاه مومن عبرتی هست. ممکن است کودکی از کنار شما رد می شود و درخواستی از شما می کند. ممکن است الهامی به شما می کند. یا پیامی برای شما داشته باشد و با شما حرف می زند. دست خودش نیست. ما خدا را پشت سر او ببینیم. کسی دارد گدایی می کند و از کنار شما رد می شود. تکدی گری کار خوبی نیست. اما ممکن است او لابلای حرفهایش کلمه ای گفت و به شما پیامی فرستاد. بعضی ها سر چهار راهها فال می خرند که ببینند در آن لحظه چه الهامی به آنها می دهد. می فرماید: در هر نگاه مومن، درسی از اطرافش هست. زیرا خدا این درسها را تعبیه کرده است. برنامه ی روز شما را دیده است. شما مانند توریستی هستید که در این پول یک مدیری وجود دارد که از صبح تا آخر شب شما را برنامه ریزی کرده است. شما تمام لحظات را با حکمت نگاه کن. در اینجا باید انسان مهارت داشته باشد و قشنگ ترین پیامها را از آن بگیرد. قشنگترین دریافتها را داشته باشد.