8️⃣2️⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب: «گربه کوچولو، مواظب باش!» ✍️ نویسنده: مجتبی ملک محمد 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: اهمیت احترام به مادر و توجه به حرف بزرگتر . 🔶 راستی بچه‌ها! می‌دونستید مامانِ حیوون‌ها هم همین‌طورن؟ بله! اون‌ها هم می‌خوان تا موقعی که بچه‌هاشون بزرگ میشن، از تموم خطرها دور باشن و سالم بمونن؛ قصه امشب ما هم درباره یکی از همین مامان‌هاست؛ یه خانم گربه که پنج تا بچه داشت. حالا خوب گوش بدید تا همه قصه رو براتون تعریف کنم: 🔷 خانم گربه تازه مامان شده بود. اونم پنج تا بچه ‌گربۀ کوچولو و بانمک؛ همه هم رنگ و وارنگ؛ سه تا دختر و دوتا پسر؛ با چشم‌های آبی و دست و پای فسقلی. 🔶 مامان گربه قصه ما، خیلی مراقب این خواهر و برادرها بود که گم نشن یا توی کوچه یه وقت ماشین بهشون نزنه؛ آخه خونه‌شون توی پارکینگ یه ساختمون خیلی بلند، گوشه موتورخونه، پشت لوله‌های آب گرم بود. ساختمون اون‌ها کنار یه خیابون شلوغ، با کلی ماشین قرارداشت؛ برای همین، مامان گربه کارش خیلی سخت بود؛ چون تنها بود. ♦️ بابای گربه فسقلی‌ها به یه سفر خیلی دور رفته بود؛ برای همین، خانم گربه باید هم برای خودش غذا پیدا می‌کرد، هم به بچه‌ها شیر می‌داد ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/226517 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. 📎 🌸به کانال ملحق شوید: @mamin110