#سلام های
#صبحگاهی
به
#خدایی که
در همین «نزدیکی»است!
قانون دنیا
این است که:
هر چه«میدویم»،«دورتر»میشویم
هرچه«جمع»میکنیم، «حریص تر» میشویم
و باز،دوباره میدویم و جمع میکنیم و
و دوباره و بیشتر،
دورتر و حریص تر میشویم!!
«پولدارها»را
دیدهای!! طنز روزگارانند،
بیشتر دارند و بیشتر میدوند
به قول حضرت سعدی:
دَرَم داران عالم را کَرَم نیست
کَرَم داران عالم را دَرَم نیست!
انگار قرار نیست
هیچگاه به تَه و پایان دنیا برسی
هر چه جلوتر میروی
زیباتر و فریبنده تر میشود
مثل آب شور
هر چه مینوشی، تشنهتر و عطشناک تر!!
جان برادر!
«راه» را «گم» کردهایم،
«نزدیک» را «رها» کرده و
«دور» را چسبیدهایم:
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي،
فَإِنِّي«قَرِيبٌ»
أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ
فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
صبح تا شب و عُمری دویدن، نه
این جا، اگر یک قدم برداریم،
حتی به اندازه یک پِلک به هم زدن
به سوی «او» حرکت کنیم،
به مقصد و مقصود«رسیده»ایم!
خدایا
سلام
✋
تا اینجای عُمرمان
دور و نزدیک را نشناختیم
نه فرق دوش و دوشآب فهمیدیم و
نه آب و سرآب!؟
دویدیم و باز هم دویدیم
از پا و نفس افتادیم و به دنیا نرسیدیم!
مهربانا
ای نزدیکترین مقصد و مقصود
تا اندک نَفَسی مانده و فرصتی
جان ما را آن گونه که باید
با خودت آشنا و مأنوس بفرما
و از جام عرفان و معرفت
سرمست و سیراب مان بگردان
آمین
همین
✋