های به که در همین «نزدیکی»است! قانون دنیا این است که: هر چه«میدویم»،«دورتر»می‌شویم هرچه«جمع»می‌کنیم، «حریص تر» می‌شویم و باز،دوباره میدویم و جمع می‌کنیم و و دوباره و بیش‌تر، دورتر و حریص تر می‌شویم!! «پولدارها»را دیده‌ای!! طنز روزگارانند، بیش‌تر دارند و بیش‌تر می‌دوند به قول حضرت سعدی: دَرَم داران عالم را کَرَم نیست کَرَم داران عالم را دَرَم نیست! انگار قرار نیست هیچگاه به تَه و پایان دنیا برسی هر چه جلوتر می‌روی زیباتر و فریبنده تر می‌شود مثل آب شور هر چه می‌نوشی، تشنه‌تر و عطشناک تر!! جان برادر! «راه» را «گم» کرده‌ایم، «نزدیک» را «رها» کرده و «دور» را چسبیده‌ایم: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي، فَإِنِّي«قَرِيبٌ» أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ صبح تا شب و عُمری دویدن، نه این جا، اگر یک قدم برداریم، حتی به اندازه یک پِلک به هم زدن به سوی «او» حرکت کنیم، به مقصد و مقصود«رسیده‌»ایم! خدایا سلام ✋ تا اینجای عُمرمان دور و نزدیک را نشناختیم نه فرق دوش و دوشآب فهمیدیم و نه آب و سرآب!؟ دویدیم و باز هم دویدیم از پا و نفس افتادیم و به دنیا نرسیدیم! مهربانا ای نزدیک‌ترین مقصد و مقصود تا اندک نَفَسی مانده و فرصتی جان ما را آن گونه که باید با خودت آشنا و مأنوس بفرما و از جام عرفان و معرفت سرمست و سیراب مان بگردان آمین همین ✋