حرکت ضرورت رشد و تعالی انسان گاهی برای رسیدن به یه لیوان آب و یا یه تیکه نان و حتی یه شغل و کار مناسب به تکاپو می‏افتیم و به هر دری می‏زنیم. یه عطش انسان را به تکاپو و حرکت وادار می‏کند. یه گرسنگی ما را به حرکت در می آورد. نیاز به گفتن دیگران نیست، اینکه کسی به ما بگه فلانی تو تشنه ای برو آب بخور و... نه خود تشنگی طلب آب را در انسان ایجاد می‏کند و انسان را به حرکت وادار می‏کند. در موارد ضروری ‏تر و کمال انسانی هم همین است. یعنی انسان نیاز ندارد دیگران اونها رو به حرکت وادار کنند. بلکه خود انسان و فطرت پاکش او را به حرکت وادار می کند.انسان‏هایی که سر به بالا دارند و حرکتی متعالی را می‏خواهند، و برای خود ارزش قائل هستند و به کرامت خود اهمیت می دهند، اینها مثل مثل سنگ نیستند که تا با هل دادن به جایی برسند، این حرکت تا زمانی خواهد بود که کسی او را به جلو هدایت کند و هل دهد. هر زمان این هل دادن قطع شد و این نیرو تمام شد سقوط می‏کند. سقوط یک اصل طبیعی برای سنگ هاست. انسانهایی که برای تعالی خود اهمیت قائل نیستند، خداوند در قرآن آنها را تعبیر به سنگ می‏کند، خودش هنوز نفهمیده که باید حرکت کند. باید دیگران آنها را هل بدهند. اینها احتمال سقوط شان زیاد است. اما کسی که ریشه دار بود، و اهل فهم و درک و برای خود اصالت قائل بود، آنچه که برای دیگران غیر طبیعی است برای او طبیعی ترین خواهد بود. مثل تشنه ای می ماند که به دنبال رفع تشنگی خود از هیچ تلاشی کوتاهی نمی کند. خود حرکت می‌کند نیاز ندارد کسی او را وادار به حرکت کند. مثل گیاهی است که برخلاف جریان طبیعی سنگ، حرکت برای او یک اصل طبیعی است. به هر زحمتی که شده خودش را از دل سنگها و کلوخ ها بیرون می کشد. انسان باید سر به بالا داشته باشد، بایدحرکت کند و خود را از زیر خاک و سنگ بیرون آورد. و این حرکت برای آنهایی که ریشه دارند یک ضرورت است. ✍ به کانال ملحق شوید: @mamin110