از فکرش خوابم نمیبره...
خودمو میزنم به نفهمی که درس داری، بشین درستو بخون. شب تا سحر درس میخونم، بازم فکرش میاد جلو چشام تو خط خط کتاب....
فکر امیرالمومنین مون رو میگم...
که با چاه درد و دل میکرد...
خیلی وقت ها خونده بودم و شنیده بودم روایتشو... ولی الان دارم درکش میکنم...
خدا زلزله فرستاد، سیل فرستاد، هممون میدونستیم چه غلطی کردیم، توبه نکردیم
شب های قدر رو ازمون گرفت. میدونیم چه غلطی کردیم و توبه نمیکنیم...
خیلی درد داره... بچه شیعه اید همتون. میفهمید چی میگم. خیلی درد داره مولات از بی کسی بره با چاه درد و دل کنه... و ما هنوز در غفلتیم...
نمیدونم چرا. این حرف ها رو اینجا نوشتم... شاید از دلتنگی. شاید از بی کسی امام غریبمون...
از اول شیوع کرونا یه حسی ته قلبم میگه 1 درصد هم امکان نداره اربعین تعطیل بشه...
میترسم دوباره یه غلطی بکنیم، دسته جمعی، حسم تغییر کنه...
ببخشید، وقتتونو گرفتم
#احوالات