📌
#چالش_های_فقهی_کرونایی - قسمت چهارم
🎙
ملاک در تزاحمات اقتصادی ناشی از کرونا
نکاتی از بخش اول
#یادداشت_صوتی استاد سیدتقی حسینی:
🔸 یکی از مباحث دامنه دار فقهی در شرایط کرونایی مروبط به رفتار دولت مردان و تصمیمات حاکمیتی است. آیا باید طبق دستورات حوزه سلامت رفتار کرد و مانع از برخی کسب و کارها شد؟ یا این جلوگیری را انجام نداد که نتیجه این تصمیم می تواند به شیوع تصاعدی این ویروس و تلفات انسانی بینجامد؟
🔸 در نگاه ابتدایی ممکن است کسی بگوید: در اینجا دوران میان حفظ مال یا حفظ جان است. که در اینصورت ادله خاصّه ای داریم که فی نفسه حفظ جان بر حفظ مال را مقدم می کند. در این صورت بندی اولیه ملاک باب تزاحم که همان «أقوی ملاکاً» است وجود دارد.
اما با نگاه دقّی می بایست به تقسیم بندی ذیل در خصوص موضوعات توجه کرد. ما در موضوعات فقهی با دو نوع موضوع مواجه هستیم:
۱. موضوعات فردی
۲. موضوعات کلان اجتماعی و بلکه تاریخی و تمدنی.
که هر کدام از این انواع حیثیات مختلفی را در پی دارد.
🔸اگر موضوع مورد بحث را در چارچوب موضوعات فردی ببینیم به جهت بسیط بودن، می توان گفت که باید مال را فدای جان کرد. اما در چارچوب موضوعات کلان اجتماعی، ممکن است به عنوان اولی همانند موضوعات فردی باشد اما به عنوان ثانوی مساله متفاوت شود و حفظ مال مقدم باشد. چرا که موضوعات اجتماعی نوعاً موضوعات چند ضلعی و مرکب هستند. مثلا ممکن است که یک تصرف در حوزه اقتصاد چنان باعث کندی شتاب اقتصاد شود که تاثیرات تاریخی در روند رشد و پویایی اقتصادی شما داشته باشد. و جان و مال هزاران نفر به مرور و تدریج به خطر بیفتد و نهاد حاکمیت در آینده شرایط فعالیت های مطلوب در حوزه سلامت را به خاطر ضربه های اقتصادی قبلی از دست داده باشد.
🔸آیا وظیفه حاکمیت فقط اداره امروز جامعه است یا اداره توئم با تمدن سازی وظیفه اوست؟ لذا اینگونه تصرفات، هم تصرفات فردی و هم تصرفات تاریخی و تمدنی است که هم تأثیرات فی نفسه و هم تأثیرات مرتبط در حوزه های دیگر دارد، فلذا می بایست هم اوصاف کمی را مد نظر قرار داد و هم اوصاف کیفی را. مثلا توقف زیرساخت های اقتصادی در ازای حفظ جان چند انسان و در ازای تضییق معیشت چند انسان است؟ لذا باید موضوعات به صورت مرتبط با هم دیده شود تا متعلق تزاحم و اقوی ملاکا منقح شود. بر این اساس نمی توان حکمی واحد و یک پارچه برای تمامی صورت ها صادر کرد. باید گفت تفقه در این عرصه با تفقه در فقه فردی متفاوت است.
🔸 البته باید دقت داشت که روش تفقه، همان فهم عرفی از خطابات است که اصول فقه، روشمند کردن، قاعده مند کردن و به زبان علم در آوردن همین فهم عرفی از خطابات و منابع است. با همین اصول فقه موجود اما بر اساس موضوع شناسی منظومه ای و تاثیر و تاثرات مباحث، نوع تفقه نیز متفاوت می شود.
همچنین باید گفت در ساحت موضوع شناسی منظومه ای، تطبیق خطابات بر موضوعات با همان روش عرفی مذکور نیز متفاوت میشود.
🔸 بنابراین هم در موضوعات و هم در تطبیقات دو نگاه و دو سطح متصور است. سطوحی که نگاهش بسیط و جزئی است که موضوعات و تطبیقات فی نفسه را در پی دارد. و سطوحی که نگاهش در سطح دقیق تری است و مسائل را مرتبط می بیند و موضوعات و تطبیقات مرتبط و نظام وار را در پی خواد داشت.
این توجه و عنایت به سطوح مختلف، جوهره فقه جواهری در موضوعات مستحدثه است که می بایست با همان روش مندی اصول در تطبیق عرفی خطابات پیگیری شود.
@manaatt