هدایت شده از آبـــےِروشــن
حاج آقا میگفتن "گاهی وقتا اتفاقا خدا برا بنده ی خوبش موقعیت گناه فراهم میکنه تا اون بنده بشکنه تا مغرور نشه تا بره در خونه خدا بگه من خیلی خراب کردم یه وقت اون گناهه میشه مقدمه ی کلی تغییر و حال خوب" آدم باید زرنگ باشه از گناهی که کرده هم به عنوان فرصت استفاده کنه حالا که گناه کردی، خراب کردی، حالا که دلت شکست، برو در خونه خدا گریه زاری کن، التماس کن خدا رو، عجز و ناله کن خدا این خلوتا این توبه کردنا رو دوست داره خدا دوست داره بنده بفهمه دستش خالیه بفهمه محتاجه بفهمه هیچی نیست اینا رو بفهمه که به کفایت خدا رو بیاره خودش میگه: "أ لیسَ لله بکاف عبده؟! آیا خدا برا بنده ش کافی نیست؟!" خدا دوست داره این حال بند‌شو با گناه کردن از خودتون ناامید نشید تو چه میدونی تو دستگاه خدا چه خبره هر کاری هم که کردی باز سریع برو در خونه خدا برو توبه کن و بخواه ازشون که کمکت کنن تکرار نکنی گاهی تکرار میشه.. یه بار دیگه ، دوبار، ده بار، پنجاه بار پاشو! برو یه جوری ناله بزن التماسشون کن که بگیرن دستتو بیارنت بیرون از اون آشفته بازارِ گناه برو بگو خسته شدم بگو هزار بار برگشتم بگو نمیخوام دیگه اینجوری باشم درستت میکنن یهو دیدی وسط همین گریه زاریا خریدنت.. بردنت... تموم شد... :))) @abi_roshan