⚠️❌⚠️ 💎 ⚠️خودمان را در لشکر عمر سعد پیدا کنیم. 📝 روایت سوم، کعب بن جابر ازدی. . 🔻کَعب بن جابِر أزدی اهل کوفه بود و همان‌جا هم بزرگ شده بود. نه از سرشناسان و اشراف کوفه بود، نه از صاحب قدرتان و صاحب منسبان. 🔻در کوفه سر جلسات درس بُرَیر بن خُضَیر نشسته بود و از او قرآن آموخته بود. استادی که در کوفه به علم و دانش سرشناس بود و یکی از جلسات درس مهم شهر را داشت. ⚡️کعب گرچه خودش چهره شاخصی در میان اهل کوفه نبود اما از قبیله‌ مهم و معروفی در شهر بود. قبیله بنی ازد. قبیله‌ای که بعدها به خاطر شخصیت‌های شهیدش در سپاه امام حسین شناخته‌تر هم شد. 🔆حلاّس‌ بن عمرو ازدی، رافع ‌بن عبدالله ازدی، زهیر بن سلیم ازدی، سلیمان ‌بن سلیمان ازدی، عمارة بن صلخب ازدی، قاسم‌ بن حبیب ازدی، مسلم ‌بن کثیر ازدی و نعمان ‌بن عمرو ازدی کسانی بودند که از شهر و قبیله او جدا شدند و در کربلا به امام پیوستند.💫 ⚠️ کعب اما کسی در میان این‌ها بود. برعکس روز عاشورا در قد و قواره یک سرباز پیاده ساده در صف یاران عمر سعد ایستاده بود.✖️ ♨️کعب را شاید بشود جزو آنانی دانست که نه برای قدرت و ثروت، بلکه برای انجام وظیفه به کربلا رفتند و امام زمان‌شان را کشتند.❌ ⬅️ بعد از جریان کربلا بارها از او شنیدند که آهسته با خدای خودش نجوا می‌کرد و می‌گفت: «خدایا ما آن‌چه را وظیفه داشتیم انجام دادیم، ما را در زمره گردن‌کشان و نافرمانان قرار مده، آمین!» ‼️ 💥کعب در روز عاشورا، وقتی بُریر را در میانه میدان دید که شمشیر کشیده و رزم می‌کند، نیزه و شمشیر برداشت و بی‌آن‌که کسی از او خواسته باشد و بی‌فرمان حمله‌ای، و البته شاید به نیت قرب الهی وارد کارزار شد و از پشت بریر را با نیزه ‌زد. 😣😡 🗣همان وقت صدای کسی از دوستانش را شنید که فریاد می‌زد: این همان بریری است که ما با هم از او قرآن یاد گرفتیم، با او نجنگ. 👈کعب اما بریر را زمین ‌زد و با نیزه و شمشیر مقاومتش را در هم شکست و یکی از عزیزترین یاران امام را در صبح عاشورا شهید کرد. ⬅️بعد از این اما خبری از کعب در جریان کربلا نیست. او تنها یک عدد بود در میان بیست هزار سربازی که لشکر عمر سعد را ساخته بودند. ↩️کعب که به کوفه برگشت با بی‌مهری خانواده‌اش رو به رو شد و زنی از زنان خانه‌اش (همسر یا خواهرش) چشم در چشمش انداخت و گفت: رفتی و دشمنان پسر فاطمه را کمک کردی و بزرگِ قاریان شهر را کشتی و برگشتی! چه جنایتی کردی تو! والله که بعد از این حتی یک کلمه هم با تو حرف نخواهم زد.✔️👌 🔻کعب در میدان نبرد کربلا پوسته سپاه امام را دیده بود اما حتی یک قدم هم جلوتر نرفته. شجاعت و رزم‌آوری یاران امام را دیده و رشادت‌هایشان را به شعر در آورده بود اما معنا و هدف و آرمان امام را ندیده و نفهمیده بود.➖❌ Ⓜ️ فهم او از کربلا در سطح یک جنگ ساده باقی مانده بود، جنگی که خلیفه به آن فرمان داده و برای همین همه باید در آن شرکت می‌کردند. ⚠️ شاید برای همین است که در پایان شعری که درباره کربلا گفته، به مخاطبش می‌گوید اگر رفتی و عبیدالله بن زیاد را دیدی بگو که من از فرمان خلیفه سرپیچی نکردم و مطیع فرمانش بودم.‼️ Ⓜ️ادامه دارد... ⚠️❌⚠️ 🍂🌺🇮🇷🌐 eitaa.ir/manenqelabiam