✨♦️✨ #بازگشت_به_تنظیمات_اصلی_کارخانه 🔹 - بیچاره‌م کرده! وصل نمی‌شه. اصلاً بالا نمیاد. یکسره هنگ می‌کنه. _ چیز مهم تو حافظه داخلی‌ش نداری؟ - چرا بابا! حاصل کل عمرم توشه. همه‌ی فیلمام، آهنگام، عکسای خانوادگی‌م! _ فقط اونایی که به دردت می‌خورن نگه دار. بقیه‌ش فقط سیستمت رو سنگین می‌کنه. - از هیچ‌کدومشون نمی‌تونم بگذرم! - ببین! پس یه کاری کن. فایلاتو نگه دار. بعد دستگاه رو برگردون به تنظیمات اصلی کارخانه. بعد دوباره فایلا رو بریز رو سیستم. ... 🔹درست شد! راحت می‌اومد بالا، هنگ نمی‌کرد‌، اتصالش همیشه درست بود. انگار رو تنظیمات کارخونه که می‌رفت یه باری از رو دوشش برداشته می‌شد. ولی یه اتفاقی افتاد! حالا که اطلاعات خودمو پاک کرده بودم، تصویر زمینه‌ هم عوض شد؛ صدای زنگش هم عوض شد؛ انگار نه انگار صاحبش من بودم! یه چیز دیگه شده بود. فایل‌هام رو که برگردوندم توش، دوباره سنگین شد. خراب شد... ✨♦️✨ خسته شدم. اتصالم قطع شده. دلم تا سقف اتاقم هم بالا نمی‌ره. همه‌ش تو هنگم! سنگین شدم از بس خاطره و اتفاق و فکر و عقیده تو مموری ذهنم نگه داشتم. اطلاعاتی که حاصل کل عمرم‌اند. از ایدئولوژی‌هام بگیر تا کتابایی که خوندم و آهنگایی که اینقدر گوش دادم که هر لحظه در حال زمزمه کردنشونم. با اینکه حافظه‌ی داخلی‌م فکر کردن همزمان به همه‌ی اینا رو نمی‌کشه، ولی نمی‌تونم از هیچ کدومشون بگذرم. اگر اینا نباشن، اگر بک گراند زندگی‌م عوض بشه، اگر رنگ صدای حرفام تغییر کنه، زندگی یه جوری میشه که انگار نه انگار صاحبش منم! یه چیز دیگه میشه. با اینکه می‌دونم با «برگشتن» ، همه‌ی بارهام از رو دوشم برداشته می‌شه، ولی تنها چیزی که باعث می‌شه جلوم گرفته بشه، اینه که می‌ترسم دنیایی رو که خودم برای خودم ساختم از دست بدم. اینه که یادم رفته منو برای «دنیا ساختن» نساختن. اینه که خیلی خواستم تو تنظیمات زندگی‌م دستکاری کنم. خیلی فاصله گرفتم از جایی که باید. خدایا! می‌شه بدون save کردن اطلاعاتم منو به تنظیمات اصلی کارخانه برگردونی؟ ✨♦️✨ ✍ #بُتّه_جِقّه 🔗 #منگنه‌چی http://eitaa.com/joinchat/1637810190C4e7588d495