┄┅◈🔅☘🔅◈┅┄
متروی تهران ایستگاهی دارد به نام
#جوانمرد_قصاب.
این جوانمرد، همیشه با وضو بود.
می گفتند: عبدالحسین، چه خبر از وضع کسب و کار؟ می گفت: الحمدلله، ما از خدا راضی هستیم، او از ما راضی باشه......!!
هیچکس دو کفهی ترازوی عبدالحسین را مساوی ندیده بود، سمت گوشت مشتری همیشه سنگین تر بود.
اگر مشتری مبلغ کمی گوشت میخواست، عبدالحسین دریغ نمیکرد. می گفت: «برای هر مقدار پول، سنگ ترازو هست.»
وقتی که میشناخت که مشتری فقیر است، نمیگذاشت بجز سلام و احوالپرسی چیزی بگوید؛ مقداری گوشت میپیچید توی کاغذ و میداد دستش.
به کسی که وضع مادی خوبی نداشت، یا خود جوانمرد حدس میزد که نیازمند باشد، یا عائلهی زیادی داشت، دو برابر پول مشتری، گوشت میداد.
گاهی برای این که بقیهی مشتریها متوجه نشوند، وانمود میکرد که پول گرفته است.
گاهی هم پول را میگرفت و کنار گوشت، توی روزنامه، دوباره برمیگرداند به مشتری.
گاهی هم پول را میگرفت و دستش را می برد سمت دخل و دوباره همان پول را میداد دست مشتری و میگفت:
«بفرما ما بقی پولت»
این جوانمرد، در ۴۳ سالگی در یکی از عملیاتهای دفاع مقدس به شهادت رسید.
"شهید عبدالحسین کیانی" همان "جوانمرد قصاب" است.
روحش شاد!
┄┅◈🔅☘🔅◈┅┄
#در_محضر_شهادت
🔗
#منگنهچی
╔═🔅☘═════╗
@mangenechi
╚═════🔅☘═╝