بسم الله الرحمن الرحیم نصیحت معلم: در آینده آرزو داری چه کاره شوی؟ پسرک: آرزویم این است معلم بشوم. پسرم روزی آرزوی من هم همین بود والان در مُشت کلمه معلم را دارم. اما برای رسیدن به یک آرزو، روزهایی را از دست داده‌ام که هیچ‌گاه برنخواهد گشت. پسرم اگر هرروز کوکمان کنند که برای تحصیل به مدرسه برویم، آن‌قدر حساب شده ساعت‌ها را پشت سر می‌گذاریم که اگر برگردیم لذتی در لحظاتمان پیدا نمی‌کنیم!! معلم، پزشک، مهندس، نقاش و.....هیچ فرقی نخواهد داشت. پسرم! هرچه و هرکه باشی، اگر شب همانطور که سرت را روی بالش پنبه‌ایت فشار می‌دهی نتوانی لبخند بزنی، مرده‌ای! این همان موفقیت پوچی است که به خوردمان دادند.... ما زنده‌ایم..... اگر لبخند نزنیم زندگی نمی‌کنیم.