آن روزها که یونس در دل ماهی بود؛ دلش تنگ نمیشد؟ دلش نمیگرفت؟ روزهایش را چگونه به شب رساندی خدا؟ تنهایی‌هایش را، دلِ گرفته‌اش را، اشک‌هایش را، ... . ورژنِ خدایی تو که عوض نمی‌شود، نسخه ی ارتقا یافته که نیستی که مثلا نسبت به نسخه‌ی قبلی یک سری معایب داشته باشی و یک سری مزایا. مثلا بگوییم خدای ورژِن یونس تا توی دل نهنگ هم آنتن میداد ولی به زمان محمد که رسید باید میرفت روی قله ی کوه، توی غار چند روز معتکف میشد تا خدایش آنتن بدهد. نه تو همان خدای یونسی، همان خدایِ پاهای اسماعیل، همان خدای نگران ساره، تو همان خدای موسی در رودی، همان خدایی که زینب را صبر داد. خدایا آرامم کن