خاطرات شیرینی از زندگی مهندس شهید موسی کلانتری -وزیر راه دولت شهید رجایی
به نقل از خواهر شهید 🌹
🍀خود ایشان در انتخاب همسر چه معیارهایی را در نظر گرفتند؟
🌼زن برادر من دانشجوی رشته فیزیک دانشگاه شریف بود. خواهرم دوستی داشت که در واقع میخواست برادرم را به او معرفی کند. برادرم از حجاب همسرش خیلی خوشش آمد.
🌻از روحیه کریمانه ایشان خاطرهای دارید؟
فراوان! یادم هست زمینی در شمسآباد داشت. یکی از بستگان ما فرهنگی بود و وسعش نمیرسید زمین یا خانهای بخرد. داداش زمین را به او داد. پدرم وقتی فهمید گفت: «مرد حسابی! تو خودت خانه نداری!» برادرم گفت: «من بالای خانه شما نشستهام. خدا کریم است.
🌸
از نظم و پر کاری ایشان بگویید.
ساعت 12 شب میآمد، آن هم با کلی پرونده. نصف شب هم نماز شب میخواند. صبح ساعت 5 که میخواست برود، از بس عجله داشت، خانمش حریف او نمیشد به او صبحانه بدهد و مادرمان وسط پلهها گیرش میانداخت و بهزور یک لقمه نان و پنیر توی جیبش میگذاشت. همه به این کارهایش عادت کرده بودیم.
🌺در یک جمله ویژگیهای ایشان را بیان کنید.
امید، لبخند، شادی و توکل محض. دلم میخواهد خاطره شیرینی را از سفر آمریکا رفتنشان تعریف کنیم. مادرم پابهپای پدر و برادرم با چادر مشکی همه ایالتهای آمریکا را گشتند. میگویند همیشه برادرت میگفت: «مردم آمریکا دو نفر را خیلی خوب میشناسند؛ یکی رئیسجمهورشان را، یکی مادر مرا که تنها زنی است که با
#چادر_مشکی از همه جا بازدید میکند».
خاطرات کامل در اینجا ↙️
sokhann.blog.ir/post/1447
#مردان_خدا 📿
@mardane_khoda