یک داستان واقعی درباره‌ی اینکه چگونه یک کج فهمی یک مسئول از قوانین تولید را زمین میزند؟👇👇 ✅ یکی از اساتید تعریف میکرد که سال قبل در شهر ساوه در محدوده‌ی زمینهای قنات قدیمی شان بیست هکتار بادام با سیستم آبیاری مکانیزه قطره‌ای احداث کردیم. ✅ در سال سوم که درختان شروع به شکوفه دادن کردند سر و کله ی منابع طبیعی پیدا شد و اعلام کرد این زمین‌ها ذیل زمینهای منابع طبیعی رفته و کاشت شما غیر مجاز بوده است. ✅ ایشان میگفتند به مسئولین گفتیم پس اجازه بدهید تا مراحل قانونی بازگرداندن زمینها را طی کنیم اما ایشان استناد به قانون کردند که تا فک مالکیت نشود نمی‌توانید مراحل اداری را طی کنید. و فک مالکیت در این مورد هم یعنی همه ی درختان نابود شوند.😳 ✅ ایشان با بغضی که از نابودی آنهمه درخت در گلویشان مانده بود میگفتند حاضر شدیم همه ی باغ و درختان را به منابع طبیعی واگذار کنیم تا از نابود کردن درختان شکوفه دار چشم بپوشند اما قبول نکردند. و در نهایت همه ی درختان را از ریشه کندند و بردند، تا دیگر کسی هوای تولید به سرش نزند. نمیدانم شاید درخت بادام منبع غیر طبیعی ست. @mardom_salari