کد ثبت: سلام داداش حمید رضا نه دیده بودمت نه می‌شناختمت ولی بعدشنیدن رشادتت ازناموس پرستی جوری دلم به درداومد گویا از بهترین وعزیزترین کس خودم ازدست دادم بخاطرت سیاه پوشیدم و گریه کردم وماتم داشتم .وازطرفی خوشحال بودم خوشحال ازاین بابت که تواین اوضاع فهمیدم هنوزهستن مردان باغیرت وباشرف وناموس پرست اصیل ایران زمین وغمم بی انتهایم برااین بود که جواهری مثل شمارو ازدست دادیم کاش بودم درکنارت تاگردن اون لاشخوراکه جون عزیزت گرفتن خورد میکردم.داداش حمیدرضا جیگرم آتیش گرفت که اینجوری دوتاارازل تنهاگیرت آوردن .کاش بودم اون لحظه یه شهرو بخاطرت بهم میریختم که نگذارم خون ازدماغت بیاد .افسوس وصدافسوس که ازدستت دادیم ولی قسم به قطره قطره خونت تاجون دربدن دارم نمی‌گذارم که خونت پامال بشه از ایران وناموس ایرانی دفاع خواهم کرد فقط عزیزه خدادستمون بگیر تاراهمون گم نکنیم .