✍
#گاه_نوشته_مهدوی ۲
😇 خادمی آستان دوست 😇
💞 مهدی جانم! مگر می شود کسی دلداده ی شما باشد و دلش بهانه گیر پوشیدن رخت خادمی تان نباشد، تا گوشه ای از عشقش را پیشکش زائرین آستان تان کند؟ چرا که می دانم شما خدمت به زائرین تان را دوست می دارید.
📜 من اما، می خواهم تاییدیه ی خادمی ام را خودتان برایم مهر و امضاء کنید و چه در سمت دنیایی و ظاهر، چه در باطن، آنی باشم که شما قبولش داشته باشید. چرا که نمی خواهم خادمی تنها برایم در یک اسم یا لقب خلاصه شود و ماحصلش لباسی بر تنم، کارتی بر گردنم، و پری در دستانم باشد. می خواهم خادمی ای باشد که نه تنها تا آخرین نفس و لحظه ی حیاتم در این دنیا، که در سرای جاوید هم ادامه داشته باشد...
🙏 پس پدر جانم! به این فرزند وامانده ی خویش، اذن خادمی دهید و شما نیک می دانید که وقتی می گویم خادمی، منظورم چیست! خادمی در فکر... عمل... رفتار... گفتار... کردار... و در آخر همه را که خلاصه کنم یک کلام بیشتر نمی شود: خادمی در "هر نَفَس از زندگی ام".
👌 خادمان حریم مقدس جمکران تان، هر یک جایگاهی مشخص و وظایفی از پیش تعیین شده دارند، اما آن کس که می خواهد از راه دور خادم معنوی شما باشد، در هر لحظه و هر موقعیتی باید جایگاه خویش را بشناسد، باید و نبایدهای الهی را به درستی بداند و به گاه عمل، یقین به انجام شان داشته باشد، جایگاه سکوت و سخن خویش را تشخیص دهد، غضبش حتی در راه رضای حق تعالی و دین باشد، نه برآمده از هوای نفس سرکش و افسار گسیخته اش...
✅ و باز هم اگر بخواهم سخن کوتاه کنم این می شود که: در ابتلائات و آزمون های الهی نگاهش به یگانه مربی عالم -الله- و دستانش در دستان قرآن و اهل بیت علیهم السلام باشد که اگر غیر این باشد، تاب از انسان گرفته شده، نمی توان دوام آورد و سر از سلامت و عاقبت به خیری درآورد. چرا که اگر به ناامیدی -که از اصلی ترین کیدهای ابلیس است- فرصت بروز و ظهور داده شود، در نهایت شخص را با خود به ورطه ی پوچی و نابودی خواهد کشاند.
😔 اما اماما! این نوع خادمی گاهی بسیار سخت و طاقت فرسا می شود، زیرا در زندگی لحظاتی پیش می آید که -با وجود مکر ابلیس- نمی توانیم صحیح را از غلط تشخیص دهیم و محتاج فرقان می شویم. گاهی آنقدر درمانده می شویم که خود قادر به تصمیم گیری هم حتی نیستیم، گاهی آنقدر درد بر دل هامان سنگینی می کند که گویی نفس کشیدن هم سخت می شود، گاهی پیشامدهای زندگی از تو مرده ای متحرک می سازد حتی... و در تمامی این لحظات دردآلود، نگاه شما -امام و پدر مهربانمان- را نیازمندیم که با اذن الله، دستی بر سر و قلب مان بکشید تا حیاتی دوباره بیابیم و حتی گاهی خود بگوئید چه کنیم، تا بتوانیم مسیر بندگی الله و خادمی به پیشگاه شما را به درستی ادامه دهیم و به پیش رویم تا همان روز موعود...
❣مهربان ترینم! هیچگاه نظر لطف تان را از ما برندارید، تا نگاه و حضور پرمهر و گرم پدرانه تان را همیشه و هر لحظه در کنار خویش احساس کنیم. از هیچ تنها ماندنی نترسیم و از دست دادن های این دنیا را بپذیریم تا بتوانیم در ابتلائات به مقام رضا دست پیدا کنیم، چرا که مهربان پروردگارمان در کتاب جاویدش این گونه به ما فرموده: ✨ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ✨ (۱)
⬅️ "ای که مرا خوانده ای، راه نشانم بده
در شب ظلمانی ام، ماه نشانم بده
یوسف مصری ز چاه، گشت چنان پادشاه
گر که طریق این بُوَد، چاه نشانم بده
بر قدمت همچو خاک، گریه کنم سوزناک
گِل شد از آن گریه خاک، روح به جانم بده
از دل شب می رسد، نور سراپرده ها
در سحر از مشرقت، صوت اذانم بده
سرخوشی این جهان، لذت یک آن بُوَد
آنچه تو را خوشتر است، راه به آنم بده" ➡️ (۲)
📚 منابع:
1⃣ سوره بقره_آیه ۱۵۶
2⃣ سید حمیدرضا حسینی
🗓 جمعه، ۲۴ خرداد ۱۳۹۸ (جمکران)
👤
#فاطمه_خادم_المهدی
💌 ارسال شده از جمکران
🆔
@Marefate_Mahdavi