⭕️️دفــاع از 📖✒️ 👈شبهه سی و هفتم7⃣3⃣ خلقت شب🌚 ✨«وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ» (انبیاء،۳۳)✨ و او كسی است كه شب و روز را خلق كرد. 🌀اشتباهی كه در اين آيه وجود دارد، اين است كه خلقت را به شب نسبت داده است. شب عدم نور است و علیت و ايجاد به امر عدمی تعلق نمی گیرد. مثل اين است كه بگوئید خدا هیچ را خلق كرد كه غلط است. 💥در افسانه های باستانی يونانی نیز خلقت شب مطرح شده است. ✨تُولِجُ اللَّيْلَ فِی النَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّيْلِ..✨(آل عمران،۲۷) (ای خدا) شب را در روز داخل ميكنی و روز را در شب داخل می كنی. شبیه آيه ی فوق چندين بار در قرآن تكرار شده است. شب (عدم نور) چیزی نیست كه با نور مخلوط شود. به تعبیر دقیق تر، عدم چیزی نیست كه آن را با وجود مخلوط كنی. مثلا در هنگام تاريك و روشن صبحگاه، واقعیت اين است كه میزان نور (وجود) كم است، نه اينكه مقداری تاريكی را با نور مخلوط كرده باشیم. ✨يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْل✨(زمر،۵) شب را به روز درمى پیچد و روز را به شب درمى پیچد. 🌀 همان غلط قبلی اينجا هم تكرار شده است. شب چیزی نیست كه نور را در خود بپیچد و پیچیدن شب به روز هم بی معنی است. ✨وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً✨(اسرا،۱۲) وشب وروز را دو نشانه ی خدا قرارداديم، نشانه شب را محو كرديم و نشانه روز را روشنی بخش گردانیديم. همان اشتباه تكرار شده است. چون تاريكی امر عدمی است نمی تواند آيه يا نشانه ی علت يا خالق باشد. 🌀اينگونه آيات كه شب را امر وجودی گرفته اند، در قرآن مكرر آمده اند. البته انتظار نمی رود، فردی در عربستان زمان محمد✨ اين مطلب فلسفی را بفهمد. طبعاً محمد✨ هم متوجه اين خطای تكراری اش نشده، اما خدا غیرممكن است، نفهمد بنابراين اينها گفته های محمدند نه خدا😐 📝جواب شبهه: با اينكه سها، مدعی فهم فلسفه است، اما معلوم ميشود اطلاعی از فلسفه ندارد، زيرا در فلسفه به اين نوع عدم اشاره شده است. ⚠️شب و روز دو مفهوم متقابل اند، و تقابل آن دو، تقابل عدم و ملكه است، نظیر تقابلى كه بین دو مفهوم كورى و بینايی هست، چون همان طور كه كورى به معناى مطلق نبودِ بینايی👀 نیست، و به همین جهت به ديوار كه بینايی ندارد نمی‌گويیم كور، بلكه كورى عبارت است از نبود بینايی، در چیزى كه قابلیت بینايی را دارا است، مانند انسان🙎‍♂ بی نورى شب نیز همینطور است، يعنى كلمه "شب" به معناى مطلق عدم نور نیست، بلكه به معناى زمانى است كه در آن زمان ناحیه اى از نواحى زمین از خورشید🌞 نور نمی‌گیرد. و پر واضح است كه چنین عدمى (عدم ملكه) وقتى تحقق می‌يابد، كه ضد آن يعنى ملكه قبلا وجود داشته باشد، تا نسبت به آن تعین پیدا كند🍃 چون اگر در عالم چیزى به نام بینايی نمی‌بود، كورى هم تحقق نمی‌يافت، و نیز اگر در عالم چیزى به نام روز 🌤 نمی‌بود، شب هم معنا نمی‌داشت، از اين رو شب بهره ای از وجود دارد. 📚منبع: کتاب دفاع از قرآن در رد کتاب نقد قرآن، ص۲۳۷ 🖇ادامه دارد ... ۸۳ @marefatemahdavi