📜ادامه پیمان حدیبیه 🔹در برابر، مساله صلح برای مسلمانان امر بدیعی بود. تاکنون، تمامی سیاستها بر اساس جنگ با مشرکان پیش رفته و شاید مسلمانها فکر نمی کردند که می توان با مشرکان صلح🤝 هم کرد. به همین دلیل، پس از پذیرفته شدن صلح، شماری از اصحاب درباره موضع پیامبر (ص) اظهار تردید کردند.🤔 🗣واقدی می گوید: هنوز موافقتنامه نوشته نشده بود که عمر بن خطاب رو به پیامبر (ص) کرد و گفت: ای رسول خدا! مگر ما مسلمان نیستیم⁉️ حضرت فرمود: آری؛ عمر گفت: پس چرا در دین خود اظهار خواری و حقارت کنیم؟ حضرت فرمود: من بنده خداوند و فرستاده🔆 او هستم و هرگز با فرمان او مخالفت نمی کنم و او نیز مرا تباه نخواهد کرد. 👈حقیقت آن است که عمر فردی عصبی مزاج و تند و افراطی بود و برداشتش از دین، برداشتی افراطی💥 و نامتعادل بود. او دین را بسیار سختگیرانه می دید و کمتر اهل تسامح بود. تصور او در حدیبیه آن بود که رسول خدا (ص) اکنون که قریش را بدین حد قانع دیده، برای حفظ قدرت خویش، بدون جنگ و درگیری، دست به پذیرش🌷 صلح زده است. او گویا در این اندیشه بود که اسلام برای پیامبر بهانه ای برای رسیدن به قدرت بوده است. در مباحث کلامی مربوط به امامت، عالمان شیعه👥 برخورد وی را در حدیبیه به عنوان نقطه ضعف مهم او در نافرمانی با خواست پیامبر (ص) تلقی می کنند. و می‌توان پذیرفت که بعدها نسبت به غدیر هم مشابه همین برخورد❌ را کرده است. ☝️مخالفت با توافقنامه تنها اختصاص به عمر نداشت. گرچه، تا آنجا که منابع یاد کرده اند، او تنها کسی بوده که صدای اعتراضش را بلند کرد و این چنین به تردید افتاد.‼️ 🔸حرکت مزبور که نمونه دیگر آن را در جریان جنگ احزاب⚔ اشاره کردیم، عدم خلوص شماری از اصحاب را به فرامین رسول خدا (ص)✨ نشان می دهد. به عبارت دیگر، این گونه حوادث، نشان می دهد که بویژه در برابر تصمیم گیریهای سیاسی آن حضرمقاومتهایی می شده است. کما این که این ماجرا👈 نشان می دهد که رسول خدا (ص) اقدامی را که به مصلحت بداند، حتی با اعتراض اکثریت اصحاب، حاضر به ترک آن نیست. مردم برای فهمیدن درستی تصمیم رسول خدا (ص) باید تا 🕋فتح مکه صبر می کردند. 👌به هر روی پس از مذاکرات شفاهی، قرار بر آن شد تا متن عهدنامه نوشته شود. امام علی (ع) مامور نوشتن✒️ صلحنامه شد. آنچه که بر آن توافق شد عبارت از این چند اصل بود: ⬅️الف: ده سال جنگ متوقف شده، مردم در امنیت باشند و هیچگونه سرقت پنهانی و یا خیانت صورت نگیرد. ⬅️ب: هر طایفه و قبیله ای مایل باشند می‌توانند با محمد (ص) یا با قریش همپیمان باشند. ⬅️ج: اگر کسی از اصحاب محمد (ص) به سوی قریش باز گردد، به سوی محمد (ص) بازگردانده نمی شود، اما اگر کسی بدون اجازه ولی خود نزد محمد (ص) رفت، باید به مکه بازگردانده شود. ⬅️د: محمد (ص) و اصحابش آن سال را به مدینه بازگردند و سال آینده می توانند برای سه روز در مکه بمانند و جز سلاح مسافر، سلاح دیگری همراه نخواهند داشت و آن شمشیر🗡 غلاف شده است. در نقلی دیگر آمده که ضمن معاهده، بدین نکته تصریح شده بود که هر کدام از اصحاب محمد که برای حج یا عمره به مکه می آیند، امنیت خواهند داشت، چنانکه هر فرد قریشی که برای رفتن به شام یا مصر، از مدینه عبور کند 🏇، جان و مالش در امان خواهد بود. 📝از روی این متن دو نسخه نوشته شد و هر کدام نسخه ای از آن برداشتند. در این قرارداد تنها دو امتیاز برای رسول خدا (ص) وجود داشت که قریش در یکی از آنها با آن حضرت مشترک بود. ☝️یکی امنیت ده ساله که قریش به تجارت خویش می پرداخت و رسول خدا (ص) با استفاده از آن فرصتی برای بسط دعوت خویش در سایر 🌍 نقاط جزیره العرب و حتی خارج از آن یافت. ✌️امتیاز دیگر اجازه ورود به مکه برای انجام عمره بود که البته به سال بعد موکول شد. ⚠️اما مهمتر از این دو، امتیاز این که مساله صلح، گذار از یک مرحله بود. قریش موجودیت سیاسی دولت♻️ مدینه را پذیرفت. تا پیش از آن، قریش در اندیشه نابودی مسلمانان بود، اما اکنون پذیرفته بود که براندازی اسلام کار آسانی نیست و باید آن را به عنوان واقعیت بپذیرد. رسول خدا (ص) با دوراندیشی ویژه خود، این حرکت را آغاز فتح مکه می دانست و خداوند نیز در 📖آیات قرآن این صلح را فتح و پیروزی آشکار شناساند. 💠خداوند مجموعه تحولات مربوط به صلح حدیبیه تا فتح مکه را مقدمه "فتح آشکار" و "فتح نزدیک"🔅 عنوان کرده است. جابر میگوید: ما فتح مکه را جز در روز حدیبیه نمی دانستیم. 👈از امام صادق (ع) نقل شده که پس از گذشت مدتی از صلح، اسلام چنان رشد یافت که نزدیک بود بر مکه مستولی شود. مسلمانان و مشرکان در هم آمیختند و اسلام در دلهایشان💚 نفوذ کرد و در سه سال پس از آن عده بیشماری مسلمان شدند که خود بر جمعیت مسلمانان افزود. ⬇️⬇️⬇️