📑 ادامه مبحث "اندیشه های خلیفه دوم" 🔹چنین آزادمنشی در امور عبادی، می توانست در بخش امور غیرعبادی تصرف بیشتری را به همراه داشته باشد. خلیفه از نوآوری پرهیزی نداشت. امیرمومنان (ع) نیز در حل و فصل مسایل مستحدثه، ابتکارات فراوانی داشت اما وفاداری او به نص بیش از هر چیز دیگر بود. توسعه یکباره 🗺کشور اسلامی در عهد عمر او را با مسایل زیادی روبرو کرد. از این رو اغلب می کوشید حتی اگر با مشورت صحابه نیز شده راه حلی برای آن بیابد. مجموعه این راه حلها که از یک سو بر پایه میراث رسول اکرم (ص)✨ و از سوی دیگر مشورت با صحابه و از ناحیه سوم معلول ابتکارات خود خلیفه بود، به وسعت دامنه تشکیلات حکومتی انجامید. ↩️احمد امین ضمن مقایسه سیاست موفق عمر و معاویه در برابر سیاست علی(ع) نکته را در این می داند که آن دو خود را در برابر نصوص دینی آزاد می دانستند در حالی که علی✨ معتقد به نصوص دینی بود. 👈اشاره کردیم که یکی از اصول فکر خلیفه آن بود که تنها می کوشید قرآن را حجت بداند و به همین دلیل اعتنایی به حدیث نداشت. این سخن او که گفت: "حسبنا کتاب الله" 📚 در بسیاری از مآخذ تاریخی و حدیثی آمده و هیچ معنایی جز این ندارد که نیازی به حدیث وجود ندارد. البته این منافات با آن ندارد که اگر در مواردی راه حل خاصی به ذهن خلیفه نمی رسید از آنچه از رسول خدا نقل شده بهره نبرد، اما در برابر، اگر چیزی را به مصلحت می دید، انجام می داد؛ حتی اگر سیره خاصی از رسول خدا (ص)✨ در این باره وجود داشت. یکی از نمونه های روشن این امر نصی بود که درباره امامت علی (ع) از رسول خدا (ص) رسیده بود. نه تنها عمر بلکه کسانی دیگر از صحابه نیز این نص را به مصلحتی که مدعی❌ آن بودند کنار گذاشتند. 🌀به هر روی این نکته را باید در نظر داشت که عمر در مقطعی کار خلافت را در دست گرفت که لازم بود تا تشکیلات اداری دولت جدید توسعه یابد. توسعه فتوحات و سرزمینهای تحت سلطه⚔ او و نیز جنگها و صلحها سبب شد تا او مجبور شود دست به جعل قوانینی زده و کارها را فیصله دهد. فهرستی از این اقدامات را عبدالحی کتانی در کتاب التراتیب الاداریه آورده است. بسیاری از اقدامات او رنگ فقهی به خود گرفت و در متون بعدی اهل سنت به عنوان مبنای قوانین فقه سنی مورد استفاده واقع شود. بیشترین فتاوای وی در کتاب المصنف📔 از عبدالرزاق صنعانی فراهم آمده و ابن کثیر نیز در کتابی با عنوان مسند عمر آنها را گردآوری کرده است. 👈در دوره او، نخستین بار عنوان "امیرالمومنین" اصطلاحی برای خلیفه شد. تا پیش از آن او را "خلیفه خلیفه رسول الله" خطاب می کردند. 🔹از اقدامات اداری خلیفه که در جهت سازماندهی حکومت و ایجاد دولت نقش مهمی داشته تدوین "دواوین" و تشکیل دیوان در سال 20 هجری بوده است. رسول خدا (ص) در ثبت اسامی📝 مسلمانان به ویژه جنگجویان پیشقدم بود. عمر دستور ثبت نام صحابه را داد و بر اساس ترتیب قبیله ای و سوابق دینی، آنان را طبقه بندی کرد، سپس به تقسیم غنایم هنگفت ناشی از فتوحات پرداخت. تفاوت سیاست پیغمبر و ابوبکر با عمر آن بود که آنان 💰اموال را به تساوی تقسیم می کردند و عمر میان قبایل و نیز سابقه داران در مقایسه با کم سابقه ها در اسلام تفاوت می گذاشت. این اقدام خلیفه سبب شد تا در میان اعراب طبقه بندی قبیله ای استحکام یابد و برخی قبایل به استناد همین طبقه بندی بر کسان دیگر ترجیح یابند. گفته شده که عمر در اواخر عمر خویش، در 💭درستی این روش مردد شد و گفت اگر زنده بماند میان همه مردم به تساوی رفتار خواهد کرد. 👈ایجاد یک تاریخ منظم نیز که ضرورت کار اداری بود در همین عهد انجام شد. او طی مشورتی با صحابه، به رای امیر مومنان (ع) دایر بر انتخاب هجرت رسول خدا (ص)✨ به عنوان مبدا تاریخ مسلمانان، عمل کرد. این قدم مهمی در ایجاد انضباط اداری بود. تقسیم بندی در اداره شهرها گرچه شکل ساده آن از زمان رسول خدا (ص)بود، در این دوره توسعه یافت. تفکیک کار قضا از امور مالی، اداره شهر🏘 و رهبری جنگها، به تدریج شکل کاملتری به خود گرفت. 👤درباره اندیشه دینی و سیاسی خلیفه دوم به نکته دیگری نیز باید توجه داشت و آن این بود که او به جز آنچه از آموزه های اسلامی بدست آورده بود، می کوشید تا از منابع دیگری نیز فکر خویش را بارور کند. یکی از این منابع استفاده از دانشی بود که اهل کتاب حامل آن بوده و در جزیره العرب، یهودیان بهره کافی از آن داشتند. ⬇️⬇️⬇️