#طنز_جبهه
آتش بازي دشمن كه تمام شد و گرد و غبارها فرو نشست،
طبق معمول بلند شديم ببينيم تيرو تركش دشمن دامن كدام نازنين را گرفته. از هر طرف صداي آه و ناله و فرياد كمك كمك بچه ها بلند بود و امدادگان دنبال برادراني بودند كه حالشان وخيم تر بود. بين كساني كه حسابي مجروح شده بودند چشممان افتاد به يكي از برادران گروهان كه وقتي سرپا و سركيف بود شمر هم جلودارش نبود؛😕
از همان ها كه اگر بگويي «زلزله» بيراه نگفتي😁
جالب اينكه هيچ كس باورش نمي شد كه او هم روزي زخمي شود و تير و تركش به بدنش كارگر بيفتد.
توي همان وضعيت كه همه نگران بودند يكي از هم تيپي هاي خودش سربه سرش مي گذاشت كه:
«چي شده؟ چي خوردي؟😳 كجايت خورده؟»
او كه لابد مي دانست مي خواهد اذيتش كند چيزي نمي گفت.
اما وقتي كه ديد دست بردار نيست
با تبسم معني داري گفت: ☺️
«تركش خوره ام.» 😣
حال اين دوستمان هي مي زد به پشتش كه:
تف كن! تف كن! معده ات درد مي گيره.😅😂
🌱|
@martyr_314