شب جمعه دعای کمیل که می‌خواند اشک همه را در می آورد بلند میشد راه می‌افتاد توی بیابان پای برهنه روی رمل‌ها می‌دوید گریه میکرد و امام زمان را صدا می‌زد بچه ها هم دنبالش زار می‌زدند می افتاد بی هوش می شد به هوش که می آمد می خندید جان می گرفت دوباره بلند میشد می‌دوید ضجه می‌زد صبح که می‌شد ندبه می‌خواند یابن‌الحسن یابن‌الحسن می‌گفت ناله هایش تمامی نداشت اشک بچه ها هم ....  ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ "کانال شهید ابراهیم هادی"💫 ╭┅─────────┅╮ @martyrs40 ╰┅─────────┅╯