در یک بازی گسترده، اکنون ایالات متحده در منطقه خاورمیانه با فشار سنگین و انسداد در سه حوزه مواجه شده است:
۱. از سویی دیپلماسی منطقهای ایران موجب چرخش متحدین سنتی آمریکا در منطقه به سمت تهران شده است. دیپلماسی فعال ایران، چین و روسیه با یکدیگر و با متحدین سنتی آمریکا در منطقه و از سویی، اختلاف نظر در خصوص جنگ اوکراین با کشورهای اروپایی، عقربه دماسنج اردوگاه آمریکا و متحدینش را در شرق و غرب عالم بالا برده است!
۲. فصل جدید فشار به آمریکا برای اخراج از منطقه در عرصه نظامی و سیاسی از ابتدای امسال آغاز شده است. این عملیات با اعلام مقام معظم رهبری در مشهد مقدس مبنی بر مواجه شدن آمریکاییها با نفرت ملتهای منطقه در صورت تداوم حضور، کلید زده شد.
۳. از طرف دیگر، اصلیترین متحد آمریکا در منطقه، یعنی رژیم صهیونیستی در بحرانیترین وضعیت سیاسی، امنیتی و اجتماعی در طول تاریخ خود قرار دارد. اختلافات دولت بایدن و نتانیاهو به اوج خود رسیده؛ بایدن از اعتراضات شبانه صهیونیستها پشتیبانی میکند و نتانیاهو با پمپئو جهت کلید زدن اعتراضات ضدبایدن در آمریکا، جلسه میگذارد!
🔸در این شرایط، موشکهای هایپرسونیک به مثابه شمشیر دامولکس، جان نظامیان آمریکایی در منطقه را تهدید میکنند!
حال انتخاب با کاخ سفید است؛ آیا آنها به وسیله طناب پوسیده صهیونیستهای بحران زده که در حال تحریک و جلوانداختن آمریکا در منطقه است با هایپرسونیکهای ایرانی مواجه خواهند شد و به جای نبرد در تایوان و اوکراین در غرب آسیا درگیر خواهند شد یا مجبور به دادن امتیازات جدید میشوند؟!
🔸 پالسهای متعدد آمریکا برای انعقاد توافق موقتی همچون توافق موقت ژنو (۹۲) با هدف نرفتن تهران به سمت غنیسازی ۹۰ درصد و توقف غنیسازی ۶۰ درصد نتیجه وضعیت اسفبار آمریکا در منطقه است. بدیهی است اخذ امتیاز در موضوع آژانس، تضمین، تسری، تبادل زندانی و منابع ارزی کف خواستههای تهران است. اکنون پرونده بزرگی چون جنگ اوکراین، کریدور شمال - جنوب و سهم ایران از پارس جنوبی مطرح است! بدیهی است تهران هیچگاه حاضر به هزینهکردهای امنیتی در محیط امنیتی بلافصل خود نخواهد شد بلکه، با تعیین زمین بازی، حریف را وادار به انجام حرکات دلخواه خود خواهد کرد!