علیرغم آن لیورا تا ۱۰ سالگی نمی‌دانست که مادرش در موساد کار می‌کند. او می‌گوید: «در مدرسه ابتدایی معلمان از هر کودک می‌خواهند که در مورد مادر و کارش صحبت کند. در خانه اسنادی را دیده بودم که بن گوریون امضا کرده بود و مادرم اغلب نام او را ذکر می‌کرد. بنابراین، در مدرسه گفتم مادرم منشی "بن گوریون" است. وقتی مادرم این را شنید البته به من چیزی نگفت، اما نارضایتی را در چهره‌اش دیدم». تنها زمانی که استعفای اجباری هارئیل در سال ۱۹۶۳ میلادی گزارش شده بود، لیورا متوجه شد که مادر کجا کار می‌کند اگرچه معنای دقیق آن هنوز برای او مبهم بود. "مئیر آمیت" که جایگزین هارئیل به عنوان رئیس موساد شد نوشته بود: «می‌دانستم یک شخصیت وجود دارد که همه به او احترام می‌گذارند. او "مالکا براورمن" بود. همان طور که در مورد "گلدا مایر" گفته شد، مردم در مورد او گفتند که او مالکا مرد واقعی در موساد است. در واقع، همان طور که معلوم شد این شخصیت پردازی اصلا شوخی نبود». با این وجود، به سرعت خصومتی میان آمیت و براورمن ایجاد شد. آمیت متقاعد شده بود که براورمن موضع او را تضعیف می‌کند. زمانی که او برای حرکتی که براورمن فکر می‌کرد غیرضروری بود درخواست بودجه کرد، براورمن از امضای این درخواست خودداری کرد. آمیت جلوی همگان به براورمن گفت: "تو خیلی بدی". براورمن نیز به روش معمولش پاسخ داد و به آمیت گفت: «و تو خیلی خوبی». جایی برای یک رهبر زن نیست براورمن هرگز آرزوی ریاست موساد را نداشت. او به دخترش گفت که انتصاب یک زن در آن سمت اسرائیل را در برابر دشمنان تضعیف می‌کند. بنابراین، او خود را نامزد کسب این مقام نکرد. سال‌ها پس از بازنشستگی زمانی که زنی به نام "استلا ریمینگتون" به ریاست (MI5) منصوب شد براورمن موافقت کرد که به طور استثنایی از او در مطبوعات نقل قول شود. او در دسامبر ۱۹۹۱ میلادی به خبرنگار هاآرتص گفت: «آن چه برای بریتانیا یا دانمارک خوب است برای ما مناسب نیست. بنابراین، من اصلاً مطمئن نیستم که یک زن هر اندازه که صلاحیت داشته باشد بتواند این منصب را در اینجا پر کند. از آنجایی که فکر نمی‌کنم بتوانم این منصب را پر کنم هیچ ادعایی در این مورد نداشتم. من هیچ گونه گلایه‌ای در این باره ندارم که رتبه ام ارتقا پیدا نکرد». براورمن این ایده را که زن بودن مانع پیشرفت او در موساد شد را رد کرد و درباره شکاف جنسیتی در رده‌های بالای سازمان‌های امنیتی گفت: «واقعیت این است که من به مقام بسیار بالایی رسیدم. اگر زنانی در مناصب کلیدی نیستند بدان خاطر است که ماهیت آن فعالیت‌ها بیش‌تر برای مردان مناسب است تا زنان. فرماندهی یک سرویس مخفی به معنای نشستن در یک دفتر بسته نیست. این امر مستلزم پرواز‌های مکرر در میدان عملیات، تحرکات و ماموریت‌های زیادی است که انجام آن برای یک زن دشوار است». با این وجود، براورمن با نگاهی به آینده اشاره کرد که با تغییر در واقعیات امنیتی شانس انتصاب یک زن در چنین سمتی (ریاست موساد) افزایش خواهد یافت. در سال ۱۹۶۷ میلادی تقریبا پنج سال پس از اینکه آمیت جای هارئیل را گرفت براورمن پس از ۱۵ سال فعالیت از موساد بازنشسته شد. این انتخاب او نبود و به گفته هالوی تنها یک گزینه برای او باقی ماند: «مالکا با سبکی که آمیت از ارتش نسخه‌برداری کرده و در موساد اجرا کرده بود، نمی‌توانست هماهنگ شود و برای آن رویه مناسب نبود. آمیت توزیع مسئولیت‌ها را تغییر داد. مناصب تازه‌ای ایجاد کرد و افراد خود را که در سیستم‌های مختلف رشد کرده بودند، به موساد آورد. آمیت موقعیت مالکا را تنزل داد و اختیارات او کاهش یافت. آمیت مالکا را دور زد و عملا او را از قدرت کنار گذاشت». براورمن در اواخر دهه هفتم عمرش به سرطان مبتلا شد. او در سپتامبر ۱۹۹۷ در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پس از مرگ مالکا براورمن یک مددکار اجتماعی که مدتی را با او در بیمارستان گذرانده بود به دخترش گفت: «نمی‌دانم مالکا در زندگی اش چه کرد. او نمی‌خواست به من چیزی بگوید، اما واضح است که او زن بسیار مهمی بود». https://www.haaretz.com/israel-news/2022-10-13/ty-article-magazine/.highlight/she-shaped-the-face-of-the-mossad-but-was-erased-from-israeli-history/00000183-d0d1-dfa8-adbb-d9d974700000 💠@masaf_najva