🟦 تجربه نزدیک به مرگ و بازگشت یک راننده بیل مکانیکی...! (قسمت سوم) در این فاصله من تمام زندگی ام را در کمتر از لحظه‌ای با تمام جزئیات مشاهده کردم. من با آن رفیق مهربانم به جایی رفتیم که تمام آشنایان و بستگانم که قبلاً مرحوم شده بودند حضور داشتند. حسابی مرا تحویل گرفتند. چقدر دلم برای پدر بزرگم تنگ شده بود. خوب که به اطرافم نگاه کردم عده ای را دیدم که زبانشان تا روی زمین کشیده میشد! بوی تعفن شدیدی از زبان آنها خارج میشد که قابل تحمل نبود. کسی آنها را تحویل نمی‌گرفت. در حسرت و تنهایی خودشان گرفتار بودند. در کمتر از لحظه‌ای علت این گرفتاری آنها را فهمیدم. آنها کسانی بودند که در دنیا اهل غیبت بودند. کسانی که به راحتی به وسیله زبانشان هرچه می‌خواستند می‌گفتند و دیگران را اذیت میکردند. کسانی که مردم از زبان آنها آسایش نداشتند و حالا اینطور گرفتار شده‌اند! ☘ ادامه دارد... 📘کتاب بازگشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🎙کانال جامع‌ سخنرانی های اساتید انقلابی 📚👇 🕯 @masafe_akhar2 📌