حجت الاسلام هاشمی نژاد می گوید : 🔸🔸یک پیرمردی در ماه مبارک رمضان «مسجد لاله زار» می آمد خیلی آدم موفقی بود. همیشه قبل از اذان در مسجد بود. به او گفتم: شما خیلی موفّق هستید، من هر روز که مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید. گفت: آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم. گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم. مرحوم آقای نخودکی اصفهانی باغچه ای در نخودک داشت به آنجا رفتم و ایشان را پیدا کردم و به ایشان گفتم: 🔸🔸من سه حاجت مهم دارم دلم می خواهد هر سه تا را خدا توی جوانی به من بدهد. یک چیزی یادم بدهید. فرمودند: چی می خواهی؟ 🔶یکی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرّف شوم. چون حج در جوانی لذت دیگری دارد. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. 🔶دومین حاجتم این است که دلم می خواهد یک همسر خوب خدا به من عنایت کند. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. 🔶 سوم اینکه خدا یک کسب آبرومندی به من عنایت فرماید. فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان. این عملی را که ایشان فرمودند، من شروع کردم و توی فاصله سه سال هم به حج مشرّف شدم ، هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم کسب با آبرو به من عنایت کرد. 📚 داستان‌هایی از مردان خدا ، صفحه ۵