🔻 من « » نيستم!! ✍🏽 به چهار راه که رسیدم چراغ قرمز شد و پشتش توقف کردم. همزمان یک دستگاه موتور سیکلت هم در کنار من، متوقف شد. جوانی حدوداً سي ساله و لاغراندام که به نظر می رسید از شدت انجام فعالیتهای سنگین کارگری، استخوان گونه هایش برجسته شده، موتور سیکلت را هدایت می کرد. چشمش که به من افتاد بلادرنگ گفت: سلام آقای امیرآبادی! و منتظر جواب سلام نماند و ادامه داد: تو را خدا آقای امیرآبادی، زن و بچه دارم و هیچ ممر درآمدی ندارم؛ تو را خدا آقای امیرآبادی! یه کاری برایم جور کن، حتی هرنوع کار خدماتی، آبدارچی هرجایی که باشه، حتی نظافتچی دفتر و دستشویی ها و... و همینطور یک ریز و پشت سر هم، از مشکلاتش میگفت و التماس می کرد! بالاخره در فرصتی که خواست نفسی تازه کند گفتم من که «امیرآبادی» نیستم! باورش نشد و گفت آقای امیرآبادی نگو که امیرآبادی نیستی، تو را خدا ما به شماها رای دادیم تا معیشت ما را درست کنید، اشتغال ايجاد کنيد، جلوی گرانی را بگیرید، عدالت اجتماعی را پیاده کنید، فاصله طبقاتي را کم کنيد، فساد را برچينيد، ثروت ايران را عادلانه توزيع کنيد، ووو آقای امیرابادی! من مستاجرم با چند نفر عائله. آقای امیرآبادی! تابه حال شده زن و بچه ات درخواست ناچیزی از تو بکنند و تو شرمنده شان بشوی؟! تو را خدا، تو را به امام حسین، تو را به حضرت معصومه یه کاری برایم جور کن ...! 🚦چراغ، سبز شد و حرکت کردیم و او هم موازی با من، موتورش را هدایت کرد و همچنان التماس میکرد و من مانده بودم چگونه متوجه اش کنم که «آقای امیرآبادی» نیستم!! ناچار بودم آهسته برانم تا بتواند موازی من بیاید. کمی که جلوتر رفتیم با نااميدي و عصبانيت و البته نگاهي بسيار تلخ و معنادار، گاز موتورش را گرفت و از من جلو افتاد و رفت!! 😕😔😢 گرفتاريها و مشکلاتي را که در آن لحظات برشمرد خيلي به گوشم آشنا بود و هست؛ بلکه وجه مشترک ما بود و هست! انگار بخشي از دردهاي من را به من مي‌گفت! 😭دلم سوخت و اشک ديدگانم را فراگرفت و از خودم شرمنده شدم! شرمنده از اينکه يک مختصر تشابه چهره سبب شد جواني اميدوارانه درد درونش را بيرون بريزد ولي پاسخي اميدوارکننده نشنود! دلم حتي براي آقاي اميرآبادي سوخت به خاطر اينکه چه بسا ناخواسته و بي‌خبر بدوبيراهايي بشنود که اين مختصر تشابه چهره در ديد معدودي از همشهريهاي محترم سببش مي‌شود؛ اما آيا به خاطر مسئوليتي که اين مردم به عهده‌ي او و ديگر مسئولان گذاشته‌اند هم حقشان هست؟! 👈🏼 آقاي اميرآبادي، و آقايان اميرآبادي‌ها! مردم را دريابيد، مشکلات و مصائب و گراني‌ها بيداد مي‌کند! اهالي تدبير و اعتدال و اسلافشان همه‌چيز اين ملت را به تاراج داده و آنان را به خاک سياه نشانده‌اند، شماها که خود اهل درد هستيد، به داد اين ملت نجيب و دردمند برسيد. پ.ن: دکتر احمد اميرآبادي فراهاني، نماينده محترم مردم شریف قم در مجلس شوراي اسلامي ✍ ♦️ @MasalNews