💠|روز خسته شده بود مدام درگیر کارها بود و رفت و آمد میکرد و به هر کسی که میرسید میگفت: _زن نگیری! ببین به چه روزی افتادم، زن نگیری... حتی به ما هم میرسید میگفت: آبجی زن نگیرے...! 👤| °•|مَشْــق‌ِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√ http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3