مَشْــقِعـِشـْـ❤ــق
💠|روز
#عروسیش
خسته شده بود مدام درگیر کارها بود و رفت و آمد
#شوخے
میکرد و به هر کسی که میرسید میگفت: _زن نگیری! ببین به چه روزی افتادم، زن نگیری... حتی به ما
#خواهر_ها
هم میرسید میگفت: آبجی زن نگیرے...! 👤|
#شهیدمحمدتقیسالخورده
°•|مَشْــقِعـِشـْـ♥️ـــق|•°√
http://eitaa.com/joinchat/2140078098C7beca448f3