روایت شیخ حسین انصاریان از سامان دادن وضعیت مراکز فساد و زنان بدکاره ✍️ خاطرات حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ حسین انصاریان، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 179 و 180. ▫️... با اعلامیه ای همه زنان آنجا را فراخواندیم؛ البته آن ها سه دسته جوان، میانسال و سالمند بودند. برای سالمندان مقرری تعیین کردیم که ماهانه به آنها پرداخت می شد. میانسال ها و بعضی از جوانان را با آماده سازی و توبه دادن، به خانواده هایشان تحویل دادیم. شماری از از زنان جوان را نیز شوهر دادیم که در این بین، چند نفر به عقد کارمندان دایره منکرات در آمده و زندگی سالم و پاکی را تشکیل دادند و اکنون نیز صاحب فرزندانی هستند که گاهی هم پای منبر من می آیند. 🔹بدین ترتیب کل منطقه از فحشا و منکر و مواد مخدر پاکسازی شد. فورا با چند بلدوزر، منطقه را با خاک یکسان کردیم ؛ بخشی به بیمارستان فارابی واگذار شد و بخش اعظم دیگر برای احداث پارک و مرکز تفریحی برای همشهریان اختصاص یافت. ▫️روزی در ادامه کار، طی نامه ای خدمت حضرت امام نوشتم که ما دست به این کار خطیر زده ایم و اکنون باید مخارج چهار هزار زن را بپردازیم و تقاضای کمک مالی کردم. حضرت امام فرمودند: « اگر از کمک های مردمی تامین نشدید، من به شما اجازه می دهم از سهم امام استفاده کنید.» نیز در ادامه کار، آقای گیلانی مبلغ سه میلیون تومان دیگر به ما دادند که در پایان مقدار زیادی اضافه آمده بود. خواستیم مقدار باقی مانده پس بفرستیم که ایشان گفتند : «در امر خیر دیگری به مصرف برسانید.» 🔹به دنبال کار ما در تهران، در شهرهای دیگر نیز مراکز فساد و فحشا برچیده شد که بعضا از ما راهنمایی و خط و مشی می گرفتند. مراکز فحشا، علاوه بر معصیت و عواقب وخیم اخروی، آلودگی و بیماری بسیار بدی هم داشت و خیلی از جوانان به مرض های مختلف دچار می شدند. 🔻من در آن مدت با چهار هزار زن سر و کار داشتم. آن ها به دفتر اداره می آمدند، صحبت کرده، مشکلاتشان را مطرح می کردند. من هم به آنها راهنمایی و کمک می کردم. خدا شاهد است که در این مدت من همیشه سرم پایین بود و حتی چهره یکی از آنها را ندیدم. اضافه بر آن، برای آن که کارم خالص و مخلص برای پروردگار باشد، در این امر خیر یک ریال دستمزد هم نگرفتم. بچه های اداره هم همه پاک و سالم بودند ... ▫️گاهی مجله ها و رسانه های جمعی، با زنانی که از آن مراکز فساد رهایی یافته و دنبال زندگی سالمی رفته بودند، مصاحبه می کردند. روزی ساعت ده صبح، یکی از آن مصاحبه ها از طریق رادیو پخش شد. من خودم شنیدم که خبرنگار از دختر جوانی سوال کرد که «شما قبلا کجا بودید و چه می کردید؟» او گفت: «من اصلا به قبل و بعد کاری ندارم و هیچ حرفی برای گفتن ندارم. فقط این را می خواهم بگویم که یک نفر آمد و مرا نجات داد که او هم پدر من است و هم عمویم، هم برادر و دایی و مادرم، او همه کاره ی من است. او شیخ حسین انصاریان است.» 🔻نکته یک تکلیف دائمی و فرا زمانی است لذا: اگر در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ضرورتش احساس شد و امثال را پای کار کشاند، امروز هم آنها باید وسط میدان باشند. تعابیر ایشان در شب قدر (که با شناخت سیره و شخصیت ایشان معلوم است از سر نصح بوده) نباید طوری ادا و بازنمایی می‌شد که در جهت خلاف حرکت فراگیر مقابله با مورد سواستفاده دشمن واقع شود. خصوصا که امثال ایشان پیشگام مقابله با فساد و فحشا بوده‌اند. اکنون خبرهایی از پیشگیری از پخش زنده سخنرانی ایشان در شب ۲۳ رمضان به گوش می‌رسد که اگر درست باشد، کاری است کاملا اشتباه و تبعاتش بلندمدت خواهد بود. به نظر می‌رسد دوستان منبری ایشان باید تبعات سخنان پیشین را برایش بیان کنند و ایشان خودش متشابهات سخنرانی قبل را به محکمات تبدیل کند و تمام./روزنه 🔻یادداشت های برگزیده https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd