از اخلاق تا انقلاب! ✍️ احمدحسین شریفی 🔹«بنده‌ای» را دیدم که با ژستی روشنفکرانه و ظاهری خیرخواهانه در یکی از شبکه‌های تلویزیونی می‌گفت: «روحانیت انقلاب نکرد که مسؤولیت سیاسی داشته باشد! او انقلاب کرد که معلم اخلاق شود!» 🔻بیچاره نمی‌دانست که: اولاً، معلم اخلاق شدن، به آن معنا که او مد نظر دارد، نیازی به انقلاب نداشته و ندارد؛ اساساً یکی از شؤون عالمان دینی و به طور کلی دینداران در همیشه روزگاران، «ترویج اخلاق» و «معلمی اخلاق» بوده و هست. ثانیاً، این بیچاره نمی‌دانست که حتی در روزگار پهلوی نیز روحانیت شأن معلمی اخلاق را، بدان معنا که او می‌پندارد، به خوبی ایفا می‌کرد؛ حتی خود شاه هم در کاخ خود مراسم عزاداری محرم را برگزار می‌کرد! ثالثاً، «اخلاق اسلامی» غیر از «اخلاق لیبرالی» است؛ اخلاق لیبرالی امری درونی و شخصی و بریده از سیاست و مدیریت است؛ اما اخلاق اسلامی بدون سیاست و مدیریت و مسؤولیت مثل آب بدون رطوبت است! از مهم‌ترین اصول فکر اسلامی و شیعی این است که «اخلاق اسلامی عین سیاست است و سیاست اسلامی هم عین اخلاق». رابعاً، مگر این توصیه اخلاقی پیامبر اکرم(ص) نیست که «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»؟ پس حتی اگر بپذیریم که هدف از انقلاب، انجام کار اخلاقی بوده است! مدیریت و سیاست و همراهی با ستمدیدگان و کمک به مظلومان و ... همگی در راستای عمل به همین توصیه اخلاقی پیامبر اکرم(ص) است. 🔻یادداشت‌ها https://eitaa.com/joinchat/3621912738Cceffa384fd