اولین نگرانی پیامبر نسبت به امت
حدیثی در نهجالبلاغه است. امیرالمؤمنین در نامهای که به محمد ابن أبی بکر وقتی او را والی مصر کرده بودند، نوشتهاند میفرماید: من از پیغمبر اکرم این حدیث را شنیدم. پیغمبر نسبت به آینده امت اظهار نگرانی میکرد و میگفت: "من از منافقان نگرانم.
" پیغمبر از آینده امت خودش اظهار نگرانی میکرد ولی نه از ناحیه کافران؛ از ناحیه کسانی که اسلام را به ظاهر قبول کردهاند و در باطن قبول نکردهاند. عبارت حضرت این است که پیغمبر میفرمود: "إنی لا أخاف علی امتی مؤمناً و لا مشرکاً" من از مؤمنین بر امتم بیم ندارم، از مشرکین هم بر امتم بیم ندارم، "اما المؤمن فیمنعه الله بإیمانه" خدا مؤمن را به موجب همان ایمانش باز میدارد؛ یعنی ایمان مؤمن به او اجازه نمیدهد خطری برای اسلام به وجود بیاورد. "و اما المشرک فیقمعه الله بشرکه" مشرک چون متظاهر به شرک خودش است، خدا به همین موجب او را میکوبد. "و لکن اخاف علیکم کل منافق الجنان عالم اللسان".
آنکه من از او بر شما بیمناکم، منافق است که زبانش دانا و متظاهر است و به خیر و اسلام میچرخد، بلکه همه تظاهراتش تظاهرات اسلامی است اما دلش به سوی دیگران است./ شهید مطهری
🗨 پ.ن
قطعا جریان نفاق امروز هم در جامعه اسلامی وجود دارد، نمی توان مستقیما فردی را متهم به نفاق کرد ولی می توان این جریان را خوب تشریح کرد که بتوان کنش های منافقانه را تشخیص داد و در دامش نیفتاد..
ادامه دارد..
☑️
@masir110