⭕️ مساله افغانستان و طالبان امروزی: 🔹اصلی ترین مساله در قبال طالبان١۴٠٠، آن است که طالبان ۱۴۰۰ یک پدیده شناخته نشده است و مادامی که ماهیت واقعی این پدیده شناخته نشود مواجهه با آن ممکن نخواهد بود و به راحتی نمی توان با این پدیده به حل مسائل و مشکلات پیش رو پرداخت و باید با مصالح و منافع ملی و درنظر گرفتن عواقب و جوانب مختلف با این مساله روبرو شد. 🔹 طالبان ۱۴۰۰ با طالبان دهه هفتاد(۱۳۷۷) تفاوتهایی ماهوی و ریشه ای دارد: ▪️طالبان ۱۳۷۷ تعدادی از طلبه های افغانی بودند که در مدارس علمیه ای که مورد حمایت عربستان بودند درس خوانده بودند و با طراحی آمریکا، پشتیبانی مالی و تبلیغی عربستان و امارات و نظارت سرویس اطلاعات پاکستان به تشکیلاتی نظامی تبدیل و پس از بن بست گروههای جهادی افغانستان در تشکیل حکومت و اداره کشور به عنوان «ناجی مردم» وارد افغانستان شده و حکومتی به سرکردگی ملا عمر تاسیس کردند. حکومتی که تنها از جانب عربستان، امارات و پاکستان به رسمیت شناخته شد و با تفکری وهابی_تکفیری جنایتهای فراوانی را علیه زنان، شیعیان، رسانه و هنرهای تصویری، آثار باستانی، مدارس دخترانه و .... مرتکب شد و پس از انقضای تاریخ مصرف، با حمله آمریکا به افغانستان در سال ٢٠٠١، از هم پاشید. ▪️اما طالبان ۱۴۰۰، از بقایای طالبان قدیم با نیروهایی جدید تشکیل یافته که با «طراحی انگلستان و حمایت قطر» که تفکری از روش و اندیشه اخوانی دارند تاسیس شده است و پس از اثبات ناتوانی آمریکا در  ساخت حکومتی سکولار برای  افغانستان جایگزین دولت آمریکایی حاکم بر کشور افغانستان شدند که با فرار اشرف غنی و خروج یکباره آمریکا از قدرت در افغانستان از خلا قدرت به وجود آمده در افغانستان استفاده کردند و قدرت را در افغانستان به دست گرفتند البته قدرتی که برگرفته از کل مردم افغانستان نیست بلکه قسمتی از افغانستان را شامل می شود. طالبان ۱۴۰۰ با شیعیان وارد خصومت نشده و از رسانه و سرود و کلیپهای هنری و ... برای تبلیغ خود بهره می برد، از نیروهای ماهر و متخصص برای اداره حکومت استفاده کرده و مانند طالبان ۱۳۷۷ مرتکب خشونت علیه زنان نشده است. طالبان جدید بسیار با برنامه تر و منسجم تر از طالبان قدیم عمل کرده و البته توانسته رضایت بخشهایی از جامعه افغانستان را هم بدست بیاورد. هرچند هنوز هیچ کشوری در دنیا طالبان را به رسمیت نشناخته است ولی مذاکرات متعددی با نمایندگان اتحادیه اروپا و آمریکا، روسیه، هند و..انجام داده تا بتواند در دنیا برای خود جایگاه بین المللی را ایجاد کند و البته تنها وزیر خارجه ای که در زمان طالبان جدید و به شکل  رسمی به کابل سفر کرده، «وزیر خارجه قطر» بوده است. 🔹برخورد سخت ،خشن و نظامی با طالبان جدید به زیان اتحاد در جوامع اسلامی، جمهوری اسلامی ایران و مردم مظلوم و رنج کشیده افغانستان و بدترین راهکار برای  مقابله با طالبان جدید است که محصول ناشناخته انگلستان است. 🔹مقابله مقتدرانه مرزبانان جمهوری اسلامی ایران با مسببان ناامنی این گروه در نقاط مرزی به معنای جنگ و برخورد صرفا نظامی نیست بلکه یک امری ضروری و عقلایی برای حفظ امنیت مرزها و جلوگیری از تعرض به کشور و ایجاد ناامنی می باشد. 🔹حل مساله حق آبه ایران از هیرمند مستلزم مذاکرات هوشمند همراه با فشارهای سیاسی و غیر نظامی به طالبان برای وادار کردن آنها به اجرای توافقنامه حق آبه ایران می باشد که این مهم نیازمند گفتگوها و مذاکراتی تدریجی و با حوصله و هوشمند می باشد که طرف مقابل را وادار به دادن حق آبه ایران کند. 🔹در مساله مواجه با طالبان باید از هرگونه رفتاری احساسی که خارج از چارچوب رفتارهای عقلانی است به خصوص در موضع گیری های رسانه ای و تبلیغی اجتناب شود و در کنار حفظ امنیت مرزها و برخورد قاطع با مخلان نظم و انضباط مرزی،خارج از تلاش های دشمنان انقلاب اسلامی که در صدد ایجاد درگیری بین جمهوری اسلامی ایران و طالبان هستند تا جبهه ای جدید در مقابل نظام اسلامی ایجاد کنند و برخی از جریانات سیاسی داخلی هم خاسته یا ناخاسته برخلاف منافع ملی بر طبل درگیری و مواجهه سخت و نظامی با طلبان می زنند باید تا حد توان با رفتاری هوشمندانه با این پدیده مواجه شد که امنیت جامعه و بخصوص امنیت روحی و روانی مردم خدشه دار نشود. ✍مرتضی رجبی هریس، کارشناس ارشد روابط بین الملل ♦️_____همراه ما باشید_____♦️ https://rubika.ir/samenemamat _روبیکا____ https://rubika.ir/masir_azar _روبیکا____ http://eitaa.com/masir_az _ایتا____ 🇮🇷🇮🇷ثامن آذربایجان شرقی🇮🇷🇮🇷