. پــــرده پــــرده آنـــقـدر از هـم دریــدم خویــش را تا که تصــویــری ورای خـویـــش دیـدم خویــش را خویش ِخویش من هم اینک از در صلح آمده است بس که گوش از خــلق بستم تا شنیدم خویــش را... .