خاطره یک پرستار از روز چهارشنبه سوری:
توی بیمارستان جانبازان اعصاب و روان، با زیاد شدن صدای ترقهها مجبور شدیم تعدادی رو ببنیدم به تخت!
میگه: فریاد میزدن و ما رو قسم میدادن بازمون کنید
دشمن حمله کرده…!
میگه: عدهایی گریه میکردن…!
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
با ما در کانال «مسیر فردا» همراه باشید👇🏻
@masirefarda
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷