از سفیر ابلیس🔥 تا سفیر پاکی🌸
فصل دو📚
نام این فصل: ماجراهای سال 94 من
#قسمت_بیست_و_یکم
(تو این فصل میخوام تموم تجربیاتمو از سال 1394 باهاتون در میون بذارم...)
سلام...به این فصل خوش اومدی...
میخوام از سال ۱۳۹۴ خودم بگم...
سعی کردم سال ۹۳ رو کامل براتون بگم اما روند رو به پیشرفتم دقیقا از سال ۱۳۹۴ شروع شد اگه یادت باشه تو قسمت قبلی بهت گفتم که سال ۹۳ خیلی تشنه بودم...
حس میکردم تربیت نشدم... حس میکردم نیاز به رشد و آگاهی دارم...
احساس میکردم هیچی حالیم نیست...
میدونی میخوام چی بگم؟
میخوام بگم از بس تشنه بودم که حاضر بودم هر چی دارم و ندارم رو بدم تا فقط یه کسی بهم اطلاعات مفید بده...
در واقع سال ۱۳۹۴ سال کسب آگاهی من بود...
اگه میبینی الان انقدر اطلاعاتم خوبه دلیلش فقط سال ۱۳۹۴ بود.
بالای ۳ هزار ساعت سخنرانی گوش دادم و بالای دویست سیصد تا کتاب خوندم...
روزانه ۸ ساعت سخنرانی گوش میکردم...
اینو به هر کی میگم باور نمیکنه... اما واقعا همین بود...
از بس تشنه یاد گیری بودم که اصلا نمیفهمیدم هشت ساعت گذشته...
دیوووونه و عاشق مطالعه شدم.
منی که حالم از هرچی مطالعه بهم میخورد سال ۱۳۹۴ نزدیک سیصد تا کتاب در حوزه های مختلف روانشناسی و موفقیت و مذهبی خونده بودم. دیگه از بس آگاهی هام بالا رفته بود که حس میکردم خود مذهبی ها هم انقدر آگاهی های درست ندارن...
دیگه جوری شده بودم که خیلی از مذهبی ها میومدن ازم سوال میپرسیدن و منم به لطف خدا مثل بلبل جوابشونو میدادم...
همه میگفتن: دمت گرم رضا... جوابت عالی بود...
حالا فکرشو بکن...
✍🏻نویسنده: #داداش_رضا
ادامه دارد...
حـاجـتــღ ࢪوا بـاشـےد🤲
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
↬@masirsaadatee↫
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°