💠✨بادوستان مشغول صحبت از هر دری بودیم که یکی از دوستان از سیدرضا اجازه خواست تا مطلبی را بگوید، آن دوست ما قبل از صحبتش نگاهی به اطراف انداخت و تا رفت صحبتش را شروع کند، سید رضا مانعش شد و گفت: نمیخواهد بگویی، همه تعجب کرده بودیم، لحظاتی بعد دوستمان از سید رضا پرسید: چرانگویم؟ سیدرضا لبخندی زد و گفت: قبل از صحبتت به اطراف نگاه کردی،حدس زدم بخواهی غیبت کسی را بکنی! برای همین گفتم جلوی غیبتت را بگیرم. همیشه به غیبت حساس بود و به هر طریقی که می‌توانست مانع غیبت میشد. 🕊🥀 ✨🌺 🍃 🍂 ┄┅┅✿❀ 🏴 💔🏴 🏴 @masirshahid ❀✿┅┅┄