مروری کوتاه بر بحران افغانستان : امریکا بیست سال قبل پس حادثه 11 سپتامبر به بهانه مقابله با القاعده ولی ر حقیقت برای محاصره ایران دو کشور عراق و افغانستان را اشغال کرد و در عراق با حدود 200 هزار نفر نیروی نطامی با پیشرفته ترین تجهیزات حتی حاکم عراق را یک آمریکایی به نام پل برمر قرار داد که علیرغم آن مفتضحانه شکست خورد و بیرون رفت و در این شکست تنها ایران نقش اصلی را داشت. در افغانستان نیز با اشغال این کشور حدود 200 هزار نیروی نظامی معادل جمعیت یک شهر متوسط را با پیشرفته ترین تجهیزات در پایگاه بزرگ بگرام مستقر کرد، اما در افغانستان هدف وسیع تری داشت و آن اینکه بتواند علاوه بر محاصره ایران پایگاهی بسیار قوی در مقابل روسیه و چین داشته باشد اما هرچه جلونر رفت با بن بست های بیشتری مواجه شد تا اینکه نهایتا مجبور شد با این افتضاح افغانستان را هم ترک کند که هر کدام از این ها بحث طولانی را می‌طلبد که در اینجا فرصت آن نیست، در این مدت دولت افغانستان یک دولت کاملا دست نشانده آمریکا بود خصوصا دولت اخیر به ریاست اشرف غنی که علاوه بر دستنشاندگی یک دولت بی خاصیت، منفعل و بسیار ضعیفی بوده و هست، طالبان یک گروه از طلبه های افغانی در یکی از مدارس دینی پاکستان بودند که حدود 40 سال قبل ملا عمر آنان را برای مقابله با شوروی آنموقع سازماندهی کرد، این گروه ابتدا یک گروه بسیار تندرو و حتی ضد شیعه بود اما به مرور زمان اختلافات درونی بین آنها به وجود آمد و در آن انشعاب صورت گرفت، همان چیزی که در همه جای دنیا در برخی احزاب به مرور زمان اتفاق می افتد مانند انشعاب در جبهه ملی که نهضت آزادی از آن به وجود امد و انشعاب در نهضت آزادی که مجاهدین خلق یا منافقین از آن شکل گرفت، در طالبان هم همین اتفاق افتاد وقتی اکثریت این گروه بعد سال‌های طولانی متوجه شدن با آن شیوه نتوانسته اند نتیجه ای بگیرند و عملا بیهوده در جا زده اند استراتژی خودرا تغییر داده و به شیوه مسالمت آمیز روی آوردند، اما اقلیتی از آنان همان شیوه تندروی را حفظ کرده اند که آنها در منطقه‌ای در جنوب شرقی اقغانستان در حدود مرزی با پاکستان مستقر هستند، این جریانی که در حال حاضر با دولت اشرف غنی مقابله می‌کند همان اکثریت است که تغییر استراتژی داده و قائل به تعامل مسالمت آمیز با همه اقوام و همسایگان می باشد، ازطرف دیگر طالبان یعنی همین اکثريت توانسته محبوبیت بسیار بالایی در میان مردم افغانستان کسب کند تا جائیکه حتی بسیاری از افغانی هائی که برای کارگری به ایران می‌آیند شش ماه در ایران کارگری می کنند شش ماه دیگر را می‌روند برای طالبان اسلحه دست می‌گیرند، از طرفی جمعیت افغانستان که حدود 40 میلیون نفر می باشد فقط 8،5 درصد آن شیعه هستند، یعنی شیعه در افغانستان یک اقلیت بسیار ناچیزی است، طالبان که دیگر رهبر آن شخصی مانند ملا عمر نیست با رهبری جدید در مواضع خود رسما آعلام کرده و قول داده که : 🔸 قصد دارد با آمریکا مقابله کند و به شیعیان احترام بگذارد و امنیت آنان را تأمين کند 🔸امنیت مرزهای خود با ایران را تأمين کند 🔸جلوی فعالیت های مواد مخدر به سمت ایران را به کلی بگیرد 🔸اجازه هیچگونه فعالیت تروریستی از داخل خاک افغانستان به ایران را ندهد 🔸حق آب ایران از رود هیرمند را کاملا تامین کند 🔸و روابط کاملا دوستانه همراه با احترام متقابل با ایران داشته باشد با چنين شرايطي عقل حکم می‌کند با چنین گروهی با چنین موقعیتی که در آن کشور دارد و قول های این چنینی هم داده نباید سر ستیز داشت، البته افغانستان وضعیت بسیار پیچیده ای دارد، راه درست این است که عاقلانه ترین تصمیم همراه با همه احتیاط ها اتخاذ گردد، که من فکر میکنم نظام جمهوری اسلام در حال حاصر و با توجه به همه شرایطی که گفته شد بدون اینکه از طالبان حمایت و یا اورا تایید کند درست ترین تصمیم را برای یک تعامل منطقی همراه با احتیاط گرفته است، البته باید منتظر تحولات بعدی هم بود، والسلام عباسی 1400/4/19 مسجد مجازی حضرت عمار ره 🕋🧎@masjed_ammar