‌ الهی قلبی محجوب ... زمان جنگ، موقع نماز مغرب و عشا، بخصوص اگر نمازجماعت آن هم در جایی مثل حسینیه شهید حاج همت در پادگان دوکوهه با حضور جماعت عظیم رزمندگان بود یا در گوشه سنگری در خط مقدم، همه عشقمان این بود: بین نماز مغرب و عشا، همه سرشان را روی سجده می گذاشتند و این دعا را می خواندند. گویند امیرالمؤمنین حضرت علی (ع) به سجده می‌رفتند و در فراز آخر دعای صباح می خواندند: إِلَهِی قَلْبِی مَحْجُوبٌ وَ نَفْسِی مَعْیُوبٌ وَ عَقْلِی مَغْلُوبٌ وَ هَوَائِی غَالِبٌ وَ طَاعَتِی قَلِیلٌ وَ مَعْصِیَتِی کَثِیرٌ وَ لِسَانِی مُقِرٌّ بِالذُّنُوبِ فَکَیْفَ حِیلَتِی یَا سَتَّارَ الْعُیُوبِ وَ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ یَا کَاشِفَ الْکُرُوبِ اغْفِرْ ذُنُوبِی کُلَّهَا بِحُرْمَهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ یَا غَفَّارُ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ. ای خدای من، دلم در پرده گناه است و نفسم معیوب و عقلم مغلوب و هوسم غالب و بندگی و فرمان برداری‌ام اندک و گناه و نافرمانی‌ام و زبانم مقر به گناهان چه چاره‌ای دارم؟ ای پرده پوش عیوب ای دانای غیب ها و ای برطرف کننده گرفتاری‌ها همه گناهانم را بیامرز به مقام محمد و آل محمد ای بسیار آمرزنده، ای بسیار آمرزنده به حق رحمتت ای مهربان ترین مهربانان عکس: جانبازان محسنی و مجتبی شاکری در مقتل شهدای شلمچه عکاس: حمید داودآبادی