✖️ این حاج كه امروز می‌گوییم عمار انقلاب بود و دیگری می‌گوید سفیرِ آقا بود در تلویزیون و آن‌ یكی می‌گوید باید از فردا بر سرِ قبرش دخیل بست و حاجت روا می‌کند، یک جوان ساده شش تیغ بود که ازقضا پدرش سرلشگر اردوبادی، از ژنرال های شاه بود! یک جوان ساده و دغدغه مند مثل تمام جوان های آن موقع! پیش از انقلاب به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا درس خواند. چون سالم بود و در هیچ نظامی اهلِ زیرمیزی و رومیزی نبود و اخلاق داشت، یحتمل دست بالا در این سن و سال اگر درسش را در آمریکا ادامه می‌داد می‌شد چیزی شبیه برادر یا خواهرش که الان در آمریکا هستند و تشکیل خانواده داده اند. یك اتاق یا دفتر رسانه ای با آفیس مجهز داشت در حوالی محله بروکلین نیویورک. صبح با فورد یا شورلت آمریکایی اش می‌رفت و شب می آمد سر خانه و زندگی. این غایت پیش‌رفت شغلی نادر طالب زاده بود. حُکما چون شرافت داشت هم سالی چندبار به یو اس چریتی ها سر می‌زد و به هوم لس های منهتن مک دونالد می داد و مالیات‌ را هم به موقع پرداخت می‌کرد و... همین! این غایت ابعاد وجودی آقا نادر بود، اگر ظهور نمی كرد! چیزی که نادر طالب زاده را امروز برای همه آقا نادر کرده است، اکسیر کلمات بت شکن قرن است. همان اکسیری که از سردار کرمانی گزینش رد شده مان حاج قاسم را ساخت. همان اکسیری که کامران آوینی را مرتضای آوینی کرد و احمد متوسلیان را از خیابان مولوی کشاند به لبنان. همان آب حیاتی که جوانان هزاره سوم را به بیابان های سوریه و عراق کشاند برای دفاع از شیعه. ✍️ محمدامین حسام (سردبیر، نویسنده و پژوهشگر تولید)