💠
#عرفان 👈🎖
📌عشق و عرفان:
💎(قسمت دوم)
عشق حقیقی و مجازی:
چه رابطه اي بين لذات جنسي و عرفان وجود دارد. منظور عشق و عرفان است؟ از برخي شعرهاي عرفا معلوم مي شود آنها در عالم سلوک و مستي روابطي شبيه روابط جنسي و معاشقه با يک معشوق دلربا برقرار مي کردند؟
در پاسخ به چند مطلب توجه کنيد :
1- ميان عرفان حقيقي و راستين با لذت جنسي نامشروع نه تنها هيچ رابطه اي وجود ندارد بلکه اين دو با يگديگر تقابل و تضاد دارند .
2- لذت جنسي گرايش مادي و حيواني است که هر چند اصل وجودش ضرورت دارد ولي انسان را به سمت و سوي دنيا و عالم ماده کشانده و او را از عالم تجرد و ملکوت که عرصه معرفت و قلمرو عرفان و عشق حقيقي است دور مي سازد .
3- اشعار شاعران معرفتي مانند حافظ و مولوي داراي ايهام است و در واقع محدوديت و نارسايي و اشتراک لفظي الفاظي که بيانگر مقصود واقعي آنها است چنين توهمي را ايجاد مي کند که آنها اهل شهوتراني و هم جنس بازي و شراب خواري و مانند آن هستند در حالي که همه اهل معرفت اذعان دارند که معرفت حقيقي تنها با اطاعت از خداوند و بندگي خالصانه و دوري از گناهان و شهوات و هوس ها حاصل مي شود و بدون آن معرفت توهم و خيال است و واقعيتي ندارد .
4- در مورد معرفت و عشق به توضيحات ذيل توجه نماييد :
عشق بر دو گونه است مجازي و حقيقي
الف) عشق مجازي: در اين گونه عشق،موضوع عشق ورزي همانا صفات ظاهري و کمالات مشهود و محسوس محبوب است .يعني کمالات ظاهري محبوب موجب جذب عاشق مي شود.
عشق مجازي خود دو گونه است:(دقت شود)
1-عشق حيواني كه در آن عاشق تنها از روي شهوت و هوس معشوق خود را مي خواهد و به جنبه هاي جنسي او نظر دارد.
2-عشق پاك: در اين عشق اگر چه نظر عاشق به ظاهر محبوب است، ولي چون ظاهر نماد باطن است و نشان از ذات الهي دارد، خود زمينه ساز عشق حقيقي مي شود و مانند پلي عاشق را به سوي عشق حقيقي رهنمون مي گردد.
ب ) عشق حقيقى و الهى:
عشق حقيقى عبارت است از قرار گرفتن موجودى كمالجو در مسير جاذبه كمال مطلق، يعنى خداوند متعال، پروردگارى كه جميل مطلق، بىنياز، يگانه، داناى اسرار، توانا، قاهر و معشوق است كه همه رو به سوى او دارند و او را مىطلبند (احياء علوم الدين، غزالى، ج 4، ص 283 - 279)
عشق مجازى خود عشق اصلى و اصيلي نيست و از روى تسامح به آن عشق اطلاق مىشود. پيروان عرفان، جهان هستى را (از جمله انسان را) مظهر و نشان حضرت حق دانسته، و عشق به مظاهر خداوند سبحان را عشق مجازى در طول عشق به ذات پروردگار مىدانند. به قول سعدى:
به جهان خرّم از آنم كه جهان خرّم از اوست
عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست.
ادامه دارد...