*((🌺پیشگویی امام خامنه ای🌺)*
*امروز جهان در آستانهٔ یک نظم جدید بین المللی است که بعد از دورانِ جهان دو قطبی و تک قطبی ، در حال شکل گیری است. (یا ایهاالذین آمَنوا،آمِنوا)*
*ترس بایدن ، از «نظم جدید بینالمللی»*
۱- سفر پوتین همزمان با سفر اردوغان به تهران و سفر بایدن به منطقه را باید در کنار هم از منظر پیشبینی و آیندهنگری رهبر معظم انقلاب ارزیابی کرد که تصریح داشتند:«امروز جهان در آستانه یک نظم جدید بینالمللی است که بعد از دوران جهان دو قطبی و تکقطبی، در حال شکلگیری است که البته در این دوره آمریکا روز به روز ضعیفتر شده است و جنگ اوکراین را باید عمیقتر و در چارچوب شکلگیری نظم جدید جهانی دید که احتمالاً فرآیندهای پیچیده و دشواری، در پی آن شکل خواهد گرفت». با توجه به اهمیت این نظم جدید بینالمللی، رهبری «اندیشهپردازان، صاحبنظران و نظریهپردازان» را به بررسی این موضوع فراخواندند.
۲- «... وارد ایران شد»! این پرتکرارترین عنوان خبری است که در ماههای اخیر بهویژه در چند روز گذشته با ورود مقامات عالیرتبه و هیئتهای اقتصادی کشورهای مختلف بهویژه منطقه و همسایه روی تلکس خبری خبرگزاریهای جهان قرار گرفته و این خود نشانه شکلگیری نظم جدید بینالمللی مورد انتظار است.آنچه که در این نظم جدید مهم است و در دیدارهای دیپلماتیک و اقتصادی این روزها در تهران از زبان مقامات دیگر کشورها شنیده میشود، نیاز این کشورها به همکاری همهجانبه با جمهوری اسلامی، و برخلاف القاء رسانههای غربی با ادعای انزوای ایران است و البته تهران هم به چنین همکاریهای سازندهای با همسایگان و دیگر کشورها نیاز دارد و کلید حل مشکلات ایران و دیگر کشورها و منطقه نیز در چنین روابطی است و این علت خشم آمریکا و سفر بیدستاورد بایدن به منطقه بود.
۳- سفر پوتین به تهران و بایدن به منطقه در حالی رخ داد که تقابل «جبهه جهانی مقاومت» و غرب به اوج خود رسیده و در پی این تقابل، ژئوپلیتیک و معادلات منطقه دستخوش دگرگونی اساسی است. البته این تقابل دارای چند ویژگی مهم است: اولاً قدرت گرفتن جبهه مقاومت و رسیدن روسیه و چین و بقیه کشورها به منطق جمهوری اسلامی مبنی بر ایستادگی در مقابل یکجانبهگرایی آمریکا و قد علم کردن آنها در مقابل زورگوییهای غرب و خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان و عراق و همچنین جنگ اوکراین و بحران انرژی و غذا در جهان بهویژه در غرب و بعلاوه کُند شدن تیغ تحریمها بهعنوان سلاح آمریکا و دورزدن و خنثیسازی آنها، دستاوردها و پیامدهای اولیه این تقابل و تغییرات هستند. ثانیاً پرچمدار این تقابل در جبهه جهانی مقاومت، جمهوری اسلامی است که توانسته کشورهای بسیاری از جمله قدرتهای بزرگی همچون روسیه و چین و هند و... را با خود همراه و پشت سر داشته باشد، و در مقابل سردمدار اردوگاه غرب آمریکاست که با بحران اعتماد و اعتبار در دنیا بهویژه در بین متحدین خودش روبهروست و این بحران در حال تشدید است. ثالثاً این تقابل، تقابلی واقعی، طولانیمدت و استراتژیک است و نه ساختگی و تاکتیکی و زودگذر و بعضا جنگ زرگری غرب با عوامل دستنشانده خود. چهارمین ویژگی این است که جبهه مقاومت دامنه وسیعتری پیدا و از اصطلاح جغرافیایی عبور کرده و در تعریف ژئواستراتژیک شامل کشورها و قدرتهای بزرگ و همچنین نوظهوری از ایران و روسیه و چین و هند و متحدین آنها در منطقه از جمله عراق و لبنان و سوریه و کشورهای عضو اوراسیا و شانگهای و بریکس و... تا کشورهای آمریکای لاتین و آفریقا و حتی در خود اروپا میشود و نکته مهم این است که جبهه مقاومت در تعریف ژئواستراتژیک و به اصطلاح سیاسی از منظر بینالمللی، به حیاط خلوتهای آمریکا نیز نفوذ کرده است. در مقابل، غرب هر چند ادعای دروغین جامعه جهانی دارد، محدود به آمریکا و چند دولت اروپایی شده و این چند دولت اروپایی نیز به تعبیر خود مردم برخی از این کشورها به سگ دنبالهرو آمریکا تبدیل شدهاند. خامساً غرب و در راس آن آمریکا در ضعیفترین وضعیت و شرایط خود، و جبهه مقاومت و در رأس آن جمهوری اسلامی در قویترین شرایط خود قرار دارند
۴- اما تناقض بزرگ و آشکار سفر بایدن این است که فضاسازیهای رسانهای غربیها برای ترساندن جمهوری اسلامی و کشورهای عضو جبهه مقاومت در حالی رخ میدهد که بایدن بهدلیل بحران اقتصادی-سیاسی در آمریکا و رژیم صهیونیستی، نیاز مبرم به برجام و همچنین نفت ایران و کشورهای متحد ایران از جمله ونزوئلا در سایه جنگ اوکراین دارد که مقدمه و تحقق احتمالی برآورده شدن این نیاز پرهیز از تنش با ایران است. لذا بایدن از یک طرف تلاش داشت با این فضاسازیها ایران را بترساند و از طرف دیگر در پشت پرده صهیونیستها را از هرگونه تنش با ایران پرهیز دهد و آنها را متقاعد کند که از آن دوری کنند. در سفر بایدن به منطقه ترس از قدرت مقاومت آنقدر آشکار بود که مقامهای اسرائیلی در حالی