چه شبی بود دیشب! دیشب برای ساعاتی نزدیک بود تعداد زیادی از بچه‌های جبهه‌ی انقلاب سکته کنند! خدا اساسی همه‌مان را چلاند‌؛ خوب هم چلاند! شاید هیچ‌کدام‌مان فکر هم نمی‌کردیم که احتمال برگشت به دهه‌ی خسارت‌بار نود، از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است! آخر چه کسی باور می‌کرد نماینده‌ی دولتی که روزگار مردم را سیاه کرده بود، حدود نیمی از آراء را به‌دست آورد آن هم درست بعد از شهادت شهیدجمهور! نیمی از آراء را به‌دست آورد نه در مشارکت ۷۰ درصدی به بالا؛ بلکه در مشارکت زیر ۵۰ درصد که همیشه تصور می‌کنیم، آنان کسانی هستند که به انقلاب و انقلابی‌ها باور دارند! وای خدای من! حتی تصور اینکه امروز خاتمی و روحانی به پزشکیان به عنوان رئیس‌جمهور تبریک می‌گفتند هم کشنده بود. اما خطر از آنچه فکر می‌کنیم به ما نزدیک‌تر است؛ اولاً ما همه شرمنده‌ی امام جامعه شدیم در عدم‌تحقق مشارکت حداکثری؛ ثانیاً بسیاری از ما انقلابی‌ها در هر دو گروه، لحظه را نشناختیم و چه بسیار که حرمت‌های برادران‌مان را نگه نداشتیم؛ ثالثاً بیش از آن‌که به رقیب اصلی بپردازیم، رفیق و برادر خودمان را نواختیم‌؛ رابعاً رقیب را بسیار و بسیار ناچیز دیدیم؛ خامساً با کنش‌های مجازیِ کم‌ثمرِ انتخاباتی سرگرم شدیم! امروز اما باید بدانیم که در حساس‌ترین نقطه‌ی تاریخ ایستاده‌ایم؛ نقطه‌ای که مالک اشتر نخعی در چندقدمی خیمه‌ی معاویه، منتظر برادری و انسجام‌مان پشت‌سر امام‌مان است تا کار استکبار و صهیونسیم را یکسره کنیم. یک هفته‌ی آخرالزمانی در پیش داریم. پس آن کس که مرد میدان است بسم الله... ✅@masjedemam_hadi